سید رضا اورنگ روزنامهنگار و منتقد پیشکسوت سینماست که علاوه بر تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی، دوره عالی فیلمنامهنویسی را در مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی گذرانده است. حدود ۴۰ سال است سینما، فرهنگ و ادبیات پیشه اوست. همچنین آثار زیادی در عرصه نقد فیلم، شعر و داستان دارد و صدها مقاله نیز درباره سینما، ادبیات، تئاتر و … نوشته است. وی در تلویزیون نیز به عنوان فیلمنامهنویس، نویسنده، تهیهکننده، کارگردان، محقق، مجری طرح و مدیر تولید فعالیت داشته است.
خبرنگار ایکنا با این فعال سینمایی پیرامون راهپیمایی اربعین گفتوگویی انجام داده است.
ایکنا- راهپیمایی اربعین اتفاقی بینظیر در جهان است که در آن جمعیتی میلیونی حضور دارند. درباره ظرفیتهای دراماتیک این اتفاق در کارهای نمایشی توضیح دهید.
در سینمای جهان یکسری فیلمهای جادهای وجود دارد که هر یک برای خود داستانی دارد اما درباره راهپیمایی اربعین که عظیمترین سفر جادهای است ما یک فیلم یا سریال چشمگیر نداریم البته مستندهایی در این رابطه وجود دارد که عمدتاً قصه ندارد به همین دلیل در یادها باقی نمیمانند. دلیل کیفیت پایین آثار مذکور نیز در یک امر نمود دارد آنهم اینکه همیشه کارهایمان را برای دقیقه 90 میگذاریم و هیچگاه سعی نمیکنیم اقدامی پرحوصله در این رابطه انجام دهیم. این سهلانگاری در حالی است که هر یک از افرادی که در این راهپیمایی حضور دارند دارای قصهای هستند ولی متأسفانه کسی نیست که قصههای آنها را جمعآوری کند.
نقدم پیرامون این موضوع به تلویزیون مربوط میشود چون سینما که اصولاً به این موضوعات ورود نمیکند! تلویزیون تا زمانی که به این قبیل موضوعات نگاهی رفع تکلیفی داشته باشد آنچه خواهان آن هستیم حاصل نخواهد شد. عموماً درباره رویدادهایی که در حال رخ دادن است اتفاق چشمگیری رخ نمیدهد. این قانون نیز تنها به ایران خلاصه نمیشود چون اگر به سینمای جهان هم دقت کنید متوجه خواهید شد آثار چشمگیر بعد از پایان جنگ ساخته شدهاند اما در کشورمان باوجوداینکه بیش از 10 سال است که راهپیمایی اربعین با این حجم بالا میگذرد باز هم اتفاقی چشمگیر را شاهد نیستیم. نگاه رفع تکلیفی در جشنواره فجر هم به خوبی عیان است. در گذشته این رویداد بسیار مهم و جریانساز بود اما متأسفانه در سالهای اخیر وضعیت به گونهای شده که جشنواره صرفاً برای بودن برگزار میشود!
ایکنا – دلیل به وجود آمدن چنین شرایطی برای تولیداتی با محوریت اربعین تا چه حد به عملکرد مدیران مربوط میشود؟
رفع تکلیفی که به آن اشاره کردم به واسطه عملکرد مدیران به وجود آمده است. دلیل اینکه تولیدات هنری با موضوع راهپیمایی اربعین کیفیت لازم را ندارند این است که فقط برای پر کردن بیلان مدیران تولید میشوند. در این میان یک نکته عجیب وجود دارد. وقتی در رسانه ملی بخش تحقیقاتی برای کارهای نمایشی وجود دارد چرا باید تولیداتی بیکیفیت روانه آنتن شود!
ایکنا – به دلیل حضور شیعیان سراسر جهان در این راهپیمایی، تولیدات نمایشی این حوزه میتواند کارکرد استراتژیک هم داشته باشد. چرا از این ظرفیت غافل هستیم؟
چشمپوشی ما به موضوعات استراتژیک تنها به این موضوع ختم نمیشود بلکه عرصههای مختلفی وجود دارد که چشمان خود را روی آنها بستهایم. در راهپیمایی اربعین تنها شیعیان؛ ایران، عراق، پاکستان یا لبنان حضور ندارند بلکه ما از کشورهای اروپایی هم زائر در این راهپیمایی داریم. تصور کنید اگر قصه این افراد تبدیل به کار نمایشی شود این آثار تا چه حد قادر است در جهان برای ایران اسلامی بازتابهای مثبت به همراه داشته باشد. رسیدن به این خواسته نیز مستلزم این است امکان نمایشی ما به گونهای باشد که امکان دیده شدن تولیدات مربوطه را در جهان داشته باشیم.
ایکنا – نقدهایی که مطرح شد بیشتر شامل عملکرد مدیران و سازمانها بود. در این میان هنرمندان تا چه حد نقش ایفا میکنند، زیرا فردی که بههرحال سفارش دریافت میکند قادر نیست برای ساخت، تمرکز و توجه بهتر و بیشتر داشته باشد؟
در سینما دو دستهبندی وجود دارد. عدهای عشق فیلم هستند و عدهای عشق سینما. تارانتینو جملهای دارد. وی میگوید؛ وقتی عشق سینما باشید نیازی نیست چیزی یاد بگیرد زیرا خودبهخود نکات آموخته میشود. از این گفته میخواهم نتیجه گیریم فیلمهای کمکیفیتی که میبینیم توسط عشق فیلمها ساخته شده، افرادی که صرفاً برای فیلمسازی دست به تولید میزنند بدون اینکه بخواهند اصول را مدنظر قرار دهند. در این قبیل آثار صرفاً حرکت مدنظر قرار گرفته بدون اینکه عمق ماجرا مورد توجه باشد.
نقد مطرح شده را در مستندهای تلویزیونی بهعینه میبینیم. در این کارها صرفاً تصاویری از راهپیمایی گرفته شده که در اتاق تدوین تبدیل به مستند میشود. نتیجه این امر نیز کارهای بیکیفیتی بوده که سالهاست شاهد آن هستیم. در این میان سؤالی برای من مطرح است چرا سازمانهایی نظیر؛ اوج، فارابی یا صداوسیما که امکانات خوبی دارند افرادی کاربلدی را برای ساخت آثار باکیفیت به استخدام در نمیآورند؟
در سینمای ما افراد متخصصی وجود داشته و دارند که در آثارشان تنها تصویرگیرنده صرف نبودند بلکه قبل از هر چیزی محقق خوبی هم بودند. مرحوم خسرو سینایی، کامران شیردل، منوچهر طیاب و... بهترین مثالها در این رابطه هستند که در آثارشان نگاهی کیفی به موضوعات وجود دارد.
ایکنا- سؤالی پایانی به تأثیراتی مربوط میشود که فیلمها یا مستندهای کمکیفیت میتواند روی مخاطبان داشته باشد. آیا فیلمهای سطحی و شعاری تنها دوری تماشاگر را ازایندست موضوعات در پی دارد یا اینکه این آثار قادرند سبب دوری مردم از موضوع شوند؟
کارهای بیکیفیت در کنار برخی آثار مغرضانههای شبکههای بیگانه نمیتواند روی افرادی که عاشق امام حسین(ع) و ائمه(ع) هستند تأثیر داشته باشد اما مطمئناً افرادی که تازه به این موضوعات جذب شدهاند را فراری خواهد دارد، بنابراین ضروری است که در شرایطی که هجمههای تبلیغی دشمن وسیع شده ما تولیدات بیکیفیت با آنها همراه نشویم بلکه تلاش کنیم با تولیدات خوشساخت تلاش آنها را بیثمر گذاریم.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام