به گزارش ایکنا، آیتالله مهدی هادوی تهرانی، استاد درس خارج حوزه علمیه، اول آبانماه در ادامه مباحث تفسیری سوره مبارکه حجر گفت: احتمال اینکه ابواب به معنای اسباب باشد با هفت گناه کبیره قابل تطبیق است؛ علامه طباطبایی معتقد است جهنم طبقات مختلفی دارد و در هر طبقه عدهای عذاب میبینند و نوع و میزان عذاب آنان فرق دارد و بسته به نوع گناهان و خطای آنان باز میگردد.
متن سخنان آیتالله =هادوی تهرانی به شرح زیر است:
در جلسات قبل بیان شد که وقتی خداوند به ملائکه امر فرمود که در برابر انسان سجده کنند، همگی سجده کردند جز ابلیس و وقتی خدا از او پرسید که چرا در برابر آدم سجده نکردی او جواب داد: قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ؛ من به انسانی که از گل خشکیده و لجن بدبو است سجده نمیکنم و خداوند هم فرمود: قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ، وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ، قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ؛ یعنی تا قیامت از رحمت من دور هستی.
در آیه 37 به بعد این سوره، خداوند فرمود ما تا وقت معلومی به تو مهلت میدهم؛ ابلیس قصد دارد عصیان و اشتباه خود را گردن خدا بیندازد لذا گفته است اغویتنی(قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ)؛ یعنی تو چیزی را امر به سجده کردی که میدانستی من زیر بار نمیروم و حالا که من فریب تو را خوردم همه انسانها را در روی زمین به گمراهی خواهم کشاند. این تعبیر فِي الْأَرْضِ در زمانی است که این ماجرها هنوز در بهشت در حال انجام شدن است.
علامه طباطبایی آیات مرتبط با خلقت آدم را جنبه تمثیلی میداند یعنی اینکه خدا انسان را از گل خشکی آفرید و در آن دمید همه تمثیل است؛ خدا دهانی ندارد که بخواهد در چیزی بدمد بلکه انسان از فرایندی طبیعی به وجود آمده و دارای دو بعد مادی و معنوی است؛ بعد مادی همان «خلقته من صلصال من حما مسنون» است و مقام خلیفه اللهی و «نفخت فیه من روحی» هم مرتبط با مقام معنوی انسان است. بعد مادی، کششی دارد که به آن طبیعت گویند و بعد معنوی هم فطرت است و انسان موجودی مختار در بین این دو حالت است و هر لحظه در حال انتخاب و در سر دوراهی است که آیا این حرف را بزند یا نزند و این سخن را بشنود یا نشوند و این کار را بکند یا نکند.
الان که بنده صحبت میکنم صدای من به گوش شما میرسد ولی ممکن است شما گوش ندهید یعنی اختیاری است به همین دلیل در غنا گفته شده است اگر به گوش شما بخورد حرام نیست زیرا اختیاری نیست ولی گوش دادن غنا، اختیاری و حرام است.
صدرالمتالهین در مورد اینکه گفته شده است انسان، نوع اخیر است اشتباه است زیرا او نوع متوسط است و چهار نوع دیگر پایین تر از او قرار دارند؛ کسی که شهوت در او غلبه دارد و به آنها بهایم گویند، او که غضب بر او غلبه دارد سبع است؛ سوم گروهی که شیطنت دارد و شیطان است و کسی که عقل بر او غلبه دارد و ملک و فرشته میشود؛ البته ایشان گفته است انسانی که بهیمه است از هر چهارپایی، درندهتر و پستتر است.
لذا قرآن فرمود: کالانعام بل هم اضل؛ یعنی از هر چهارپایی گمراهتر است و اگر درنده شد از هر گرگ و شیری درندهتر است و تاریخ هم نشان داده است که گرگ و شیر در طول عمرشان هم چندهزار گوسفند و حیوان دیگر را نمیدرند ولی حکام ظالم مانند رژیم جعلی اسرائیل روزانه چندصد انسان را میکشند و مجروح میکنند و خانه را بر سر آنان خراب میکنند و از گرگ و شیر، درندهتر هستند.
در روایت داریم که اطرافیان علی بن ابیطالب(ع) خدمت حضرت آمدند و از عقل معاویه سخن گفتند و حضرت فرمودند: تلک الشیطنه؛ تلک النکرا؛ این عقل نیست بلکه شیطنت و نکرا است؛ العقل ما عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان؛ انسانی که فرشتهخو و ملک شود، از هر فرشتهای میتواند بالاتر برود تا جایی که پیامبر رفت و به قاب قوسین رسید و به جایی رسید که فرشته نمیتوانست برود و اگر میرفت، پر و بالش میسوخت.
البته با این همه احوال، شیطان بر کسی سلطه ندارد مگر کسانی که خودشان از اغوا و گمراهی تبعیت کنند وگرنه شیطان بر آنان مسلط نیست؛ لذا فرمود: لا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ. من که قدرتی نداشتم شما خودتان دنبال من راه افتادید و امروز خودتان را سرزنش کنید و خدا فرمود که جایگاه همه شما در جهنم است.
در آیه بعد مطلبی که در آیات دیگری تکرار نشده، آمده است و اینکه جهنم هفت درب دارد و برای هر دربی هم جزئی مقسوم است؛ علامه طباطبایی فرموده است خدا در مورد ابواب جهنم در هیچ جای قرآن توضیح نداده است؛ او چهار احتمال را بیان فرمود؛ اول اینکه درب جهنم همانند درب منزل است که انسان از آن رفت و آمد میکند یعنی همه جهنمیها از هفت درب ورودی وارد میشوند.
احتمال دیگری که بیان فرمودهاند به معنای طبقات است یعنی هفت باب یعنی هفت طبقه که با تعبیر اسفل السافلین که در سوره تین مطرح است، همخوانی دارد؛ احتمال دیگر هم در مورد ابواب یعنی ما هفت نوع جهنم داریم؛ وی در این خصوص، این آیه را شاهد مثال میگیرد: فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْءٍ. ما بر اینان دربهای هر چیزی را باز کردیم و انواع چیزها را در اختیارشان قرار دادیم. احتمال چهارم هم ابواب به معنای اسباب است، یعنی هفت راه و عامل است که انسان را به جهنم میبرد.
در مصادر مسیحی آمده است که هفت گناه کبیره وجود دارد؛ فیلم هفت از فیلمهای معروف هالیوودی هم در این راستا ساخته شد و نقل شده است وقتی این فیلم در آمریکا پخش شد جرم و جنایت در یک دورهای کاهش یافت و مراجعه به کلیسا هم زیاد شد با اینکه این فیلم واجد صحنههای خشنی است و مستقیماً هم به بحث معنویت نمیپردازد.
بنابراین احتمال اخیر که ابواب به معنای اسباب باشد با هفت گناه کبیره قابل تطبیق است؛ علامه احتمال دوم را قویتر میگیرد یعنی جهنم طبقات مختلفی دارد و در هر طبقه، عدهای عذاب میبینند و نوع و میزان عذاب آنان فرق دارد و بسته به نوع گناهان و خطای آنان باز میگردد.
انتهای پیام