به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «نقش مجالس روضه زنانه در مشارکت سیاسی زنان عصر قاجار» امروز چهارشنبه 13 دیماه از سوی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین رضا رمضان نرگسی؛ عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در این نشست به سخنرانی پرداخت و گفت: مایکل راش؛ در تعریف مشارکت سیاسی میگوید که این پدیده به معنای درگیر شدن فرد در سطوح مختلف فعالیت در نظام سیاسی است که از صفر یعنی عدم درگیری تا داشتن مقام رسمی سیاسی را شامل میشود. وی میگوید کمترین مرحله در مشارکت سیاسی، رأی دادن و بالاترین مرحله، داشتن مقام سیاسی است. مشارکت سیاسی زنان را از زمان جنگهای ایران و روس شاهدیم که میخواستند زنان روسی را در سفارت روسیه از دست گریبایدوف نجات دهند. مورد دیگر که تقریباً چهار بار اتفاق افتاده و بنده آن را نه حرکتی سیاسی بلکه به مثابه حرکت یک گروه فشار قلمداد کردهام حرکت اعتراضی زنان به قحطی نان در زمان قاجار است.
مواردی از مشارکت سیاسی زنان در عصر قاجار
مورد سوم از مشارکت سیاسی زنان در سال 1297 هجری قمری یعنی 1259 شمسی است که قهوهخانههایی در تهران باز شده بود و زنان جلوی کاخ شاه اعتراض کردند که ما نمیخواهیم شوهرانمان وارد قهوهخانهها شوند لذا شاه دستور تعطیلی قهوهخانهها را صادر کرد. از سال 1270 شمسی، اولین حرکت مشخص سیاسی از سوی زنان را شاهد هستیم که بعدها در زمان مشروطه و تأسیس بانک ملی مواردی از این دست ادامه پیدا کرد.
در سال 1270 و در ماجرای تحریم تنباکو، زنان در دو مرحله مشارکت سیاسی دارند که مرحله اول لبیک آنها به درخواست مرجعیت نجف بود و حتی در کاخ شاه، قلیانها را شکستند و مرحله دوم راهپیمایی گسترده زنان در دفاع از مرجعیت است. مورد دیگر دفاع از مرجعیت در زمان انقلاب مشروطه و مورد بعدی، اجتماع زنان تهرانی در تشویق دولتمردان برای تأسیس بانک ملی است چون قبلاً نبض اقتصاد کشور و چاپ پول در اختیار انگلستان بود لذا زنان همپای مردان، درخواست تأسیس بانک ملی را داده و طلا و جواهرات خود را آوردند و گفتند ما میخواهیم بانک ملی داشته باشیم.
پررنگ بودن جنبه دینی مشارکت زنان
مورد دیگر در سال 1290 و در جریان اجتماع زنان در مقابل مجلس است چون قرار بود ایران بین روسیه و انگلیس تقسیم شود لذا مورگان شوستر آمریکایی در رأس هیئتی به ایران آمد و چون روسها از این مسئله دل خوشی نداشتند بنابراین به دولت ایران اولتیماتوم دادند که باید شوستر را از ایران اخراج کنید وگرنه لشکر خود را وارد ایران میکنیم که با اعتراض دولت و مجلس و مردم ایران همراه شد و یکی از گروههایی که نقش زیادی در این اعتراضات داشتند زنان بودند و آمادگی خود را برای دفاع از کشور اعلام کردند. جالب است که همه زنان در آن تظاهرات با چادر شرکت کرده بودند.
نکات مشترک در همه این موارد شامل رعایت حجاب کامل و حتی پوشاندن کامل صورت، شعارهای یا علی(ع) و یا حسین(ع)، شعارهای ضد غرب مخصوصاً در زمان تحریک تنباکو و حتی برخی شعارها علیه شاه، اعتراض به استعمار و دفاع از روحانیت و علما و دفاع از کشور و ملت هستند. جریان روشنفکری ایران در این موارد دو تبیین دارد که یکی را مصطفی اجتهادی ارائه داده و گفته عامل اعتراض زنان، شدت بدبختی آنان بوده است. این تبیین در برخی موارد قابل توجیه است و مثلاً در ماجرای اعتراض به کمبود نان، چنین چیزی را میتوان قبول کرد اما در بسیاری از موارد از جمله جنبش تنباکو و اولتیماتوم روسیه و تأسیس بانک ملی، چنین چیزی قابل قبول نیست.
مورد دیگر که خسرو معتضد؛ زیاد مطرح کرده این است که به مرور زمان، روشنفکران به اهمیت خطیر حضور زنان در جامعه پی بردند لذا با اصلاحات هرچند کوچک و افزایش حضور خارجیها در ایران، مسئولان به اهمیت حضور فعالتر زنان در جامعه اذعان کردند. واقعیت این است که چنین چیزی در زمان رضاخان قابل توجیه است اما چنین دیدگاهی درباره زنانی که با نمادهای مذهبی وارد میشوند قابل پذیرش نیست چون در ماجرای مشروطه، جنبش تنباکو و تأسیس بانک ملی، جنبه دینی و اسلامی بسیار پررنگ است وگرنه باید زنان بدون حجاب در این اعتراضات شرکت میکردند.
کارکردهای مجالس روضه
حسین بشیریه میگوید جنبش زنان دوره قاجار، در حقیقت جنبشی تبعی است یعنی به تبع مذهب صورت گرفته است و زنان به خاطر آموزههای مذهبی چنین کاری کردند لذا میتوان آن را نه جنبش زنان بلکه جنبشی مذهبی دانست اما در جواب باید گفت که اگر چنین دیدگاهی را بپذیریم پس دیگر در ایران هیچ جنبش زنانی نداشتهایم و شرکت آنها در همه راهپیماییها، نوعی فعالیت مذهبی محسوب میشود نه سیاسی. ولی باید دانست که دانشمندان علم سیاست، هرگونه فعالیتهای زنان در عرصه سیاست را مشارکت سیاسی معرفی میکنند. از سوی دیگر در ایران، جامعه زنان مذهبی هیچگاه خود را جدای از جامعه مردان محسوب نمیکرده است.
مدعای ما این است که زنان شهری مخصوصا در شهرهای بزرگی همانند تهران، شیراز، اصفهان و تبریز، برخلاف تصور غالب، منزوی و بیسواد نبودهاند بلکه هم باسواد و هم در جریان مسائل روز بودهاند. درباره نقش مجالس روضه در شکلگیری حرکات اعتراضی زنان باید گفت مجالس روضه در زمان قاجار به وفور رواج دارد به گونهای که عبدالله مستوفی و دیگران در خاطرات خود گفتهاند در شب عاشورا در شهر تهران و در یک شب، چهل مجلس روضه رفتیم. از سوی دیگر زنان برای حضور در مجالس روضه، محدودیتی از جانب همسران نداشتند چون ممکن بود به ضدیت با دین متهم شوند.
درباره کارکردهای این مجالس روضه باید گفت که از جمله این کارکردها شامل سرمشق گرفتن از الگوهای صدر اسلام، واقف شدن به نقش اجتماعی خود علاوه بر نقش همسری و مادری، تقویت انسجام اجتماعی و ارائه گروههای مرجع مناسب در این مجالس و در نهایت کارکردهای تعلیمی و آموزشی برای زنان است. نتیجه این است که مشارکت سیاسی زنان در دوره قاجار از جمله مشارکتهای تودهای و بسیجوار بوده است. از سوی دیگر زنان ایران عقبمانده و کتکخور نبودهاند، همچنین به عللی همانند حضور در مجالس روضه، بسیار آگاه و همواره در مسائل سیاسی و اجتماعی فعال بودهاند و همین مجالس روضه، پررنگترین نقش را در فعالیت سیاسی آنها داشته است.
آیا مشارکت سیاسی زنان تودهوار بوده است؟
همچنین سیدحسین شرفالدین؛ عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، در این نشست گفت: نکته اول اینکه درست است زنان در آن دوره مشارکتهایی در امور سیاسی داشتهاند اما نمیتوانیم اثبات کنیم زنان به صورت جمعی و تودهوار مشارکت سیاسی کرده باشند. نکته دیگر اینکه طبق مطالعات جمعیتشناختی هنگامیکه انقلاب اسلامی ما در سال 1357 به وقوع پیوست 22 درصد جمعت ایران شهری و بقیه روستایی و عشایری بودهاند بنابراین حتی اگر جمعیت زنان همه شهرهای بزرگ ایران را در آن زمان جمع کنید تعداد زیادی نبودهاند که مشارکت سیاسی آنها قابل تأمل بوده باشد.
وی افزود: نکته دیگر اینکه تردیدی نیست در ایران آن روز، مجالس مذهبی رواج داشته است و زنان هم به طور جدی در آن شرکت میکردند اما واقعیت این است که نمیتوان نتیجه گرفت که زنان شرکت کننده در وقایع سیاسی و اجتماعی آن موقع، از جماعت شرکت کننده در همین مجالس روضه بودهاند.
شرفالدین بیان کرد: نکته دیگر اینکه به لحاظ تاریخی، نمیتوان به راحتی اثبات کرد که مجالس روضه، یکی از مهمترین کانونهای طرح مسائل سیاسی و اجتماعی بوده و زنان شرکت کننده در آنجا، بینش و بصیرت سیاسی پیدا میکردند چون واقعیت این است که مسائل سیاسی و اجتماعی مطرح شده در این منابر، بسیار کلی بوده و واعظان هم از حاکمیت حساب میبردند و نمیتوانستند به راحتی هر مسئلهای را مطرح کنند لذا چنین چیزی هم جای تأمل دارد.
انتهای پیام