به گزارش ایکنا، نشست «نقد ترجمههای قرآن در آیات متشابه مربوط به عصمت رسول خدا؛ بررسی موردی آیات 12 هود و 43 توبه» امروز چهارشنبه 9 اسفندماه، از سوی دانشگاه قرآن و حدیث برگزار شد.
آزاده عباسی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث و دبیر این نشست در ابتدا گفت: در زمینههای علمی مختلف، وقتی با ترجمه مواجهیم شاید خیلی حساسیت چندانی نداشته باشد نسبت به وقتی که به ترجمه متون مقدس و مخصوصا قرآن کریم میرسیم. بخشی از مسائلی همانند تحریف عهدین و سایر کتب آسمانی که به وجود آمده به خاطر اتفاقاتی است که در ترجمه رخ داده است. این مسئله باعث میشد که ما در ترجمه قرآن کریم با حساسیت دو چندانی مواجه باشیم.
وی افزود: از سوی دیگر مواردی در آیات قرآن کریم وجود دارند که خاستگاه آنها، مباحث کلامی از جمله عصمت رسول اکرم(ص) است. دلیل این بحث هم متشابه بودن آیات است. حال اگر بخواهیم بحث ترجمه و دقت در آیات متشابه را کنار هم قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که ترجمه آیاتی که به بحث عصمت پرداختهاند حائز اهمیت است.
تفسیر صحیح آیه 12 سوره هود
الهه هادیان رسنانی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث، در این نشست به سخنرانی پرداخت و گفت: مبحث بنده، نتیجه پژوهشی در خصوص ترجمه قرآن و مخصوصا دو آیه آن است که در قالب یک مقاله علمی و پژوهشی منتشر شده است. ریشه این امر به مبنای کلامی عصمت بازمیگردد؛ هرچند در خصوص کیفیت و حد و حدود آن بین شیعه و اهل سنت اختلاف وجود دارد. یکی از آنها آیه 12 سوره هود است که خداوند فرموده است: «فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَىٰ إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ ۚ إِنَّمَا أَنْتَ نَذِيرٌ ۚ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ؛ (ای رسول ما) مبادا بعض آیاتی را که به تو وحی شده (درباره کافران به ملاحظاتی) تبلیغ نکنی و از قول مخالفانت که میگویند (اگر این مرد پیغمبر است) چرا گنج و مالی ندارد و یا فرشته آسمان همراه او نیست دلتنگ شوی، که وظیفه تو تنها نصیحت و اندرز خلق است، و حاکم و نگهبان هر چیز خداست» ترجمههای قرآن را که نگاه کنید برخی تفاوتها در آنها وجود دارد از جمله اینکه پیامبر(ص) به خاطر ترک ابلاغ وحی، توبیخ شده است. یک دیدگاه مشهور در کتب اهل سنت هم نهی پیامبر از ترک ابلاغ وحی است. این دیدگاه تفسیری با مبنای عصمت سازگار نیست اما چون در نگاه اهل سنت، حد و حدود عصمت، مانند ما تعریف نشده بنابراین مشکلی با این قضیه پیدا نمیکنند.
وی افزود: دیدگاه مفسران شیعه، نهی پیامبر از ترک ابلاغ وحی به افراد لجوج است و مأیوس نشدن از این کار است چراکه ایمان نمیآوردند. در تفسیر دیگر هم اشاره به ترک احتمالی شده است. دیدگاه دیگر نهی تسلیتی و دلگرم کننده به خداست که در مجمع البیان آمده است و انگار خدا به پیامبر(ص) میفرماید مبادا غصه بخوری بلکه وظیفه تو فقط هدایت و هشدار است. بنده دو دیدگاه شامل دیدگاه علامه طباطبایی و آیتالله جوادی آملی را مورد بررسی قرار دادهام. دیدگاه علامه طباطبایی هم همین نهی تسلیتی و دلگرمکننده است.
دیدگاه آیتالله جوادی آملی
هادیان در ادامه گفت: آیت الله جوادی آملی هم تفسیری نزدیک به علامه طباطبایی بیان کرده و گفتهاند ظاهر آیه خطاب به پیامبر اسلام(ص) است اما در اصل، مراد خداوند، دیگران هستند چراکه این آیه، به معنای ملامتِ منکرین است و نمیخواهد پیامبر اسلام(ص) را توبیخ کند. بنده توصیه میکنم تفسیر ایشان را مطالعه بفرمائید. آیه بعدی آیه 43 سوره توبه است که در آن آمده است: «عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ؛ - (ای رسول) خدا تو را ببخشاید چرا پیش از آنکه دروغگویان از راستگویان بر تو معلوم شوند به آنها اجازه دادی (بهتر آن بود که رخصت در ترک جهاد ندهی تا آن را که به راستی ایمان آورده از آن که دروغ میگوید امتحان کنی)» بنده در مورد این آیه دست به یک نوآوری زدم. در تفاسیر اهل سنت، عتاب حقیقی و ظاهری مورد اشاره قرار گرفته است یعنی تو ای رسول، نباید چنین کاری میکردی.
عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث تصریح کرد: دیدگاه دیگر که عمدتاً در تفسیر شیعی مورد اشاره قرار گرفته، عتاب صوری و ظاهری است. تفسیر علامه طباطبایی، تفسیر نمونه و دیگر تفاسیر، به صراحت به این موضوع اشاره کردهاند. دیدگاهی که خودم ذیل این آیه شریفه مطرح کردم این است که علامه طباطبایی، در آیاتی همانند آیات اول سوره فتح، به جای معنای اصطلاحی، ریشه لغت را بررسی و بدین طریق، تشابه آیه برطرف میشود. بنده طبق تحقیقاتم متوجه شدم که کلمه «عَفَا» در بسیاری از آیات، نه به معنای «بخشیدن» بلکه به معنای «برداشتن» مطرح شده است لذا مراد آیه این است که ای پیامبر، خداوند به خاطر اذنی که به اینها دادی، هرگونه عتابی را از تو برداشت.
وی افزود: لذا مراد از این آیه، نه تنها ذم نیست بلکه مدح پیامبر(ص) است چراکه پیامبر(ص) با این اذن، مصلحت اسلام را در نظر داشتهاند. جمعبندی سخنان بنده این است که یکی از مشکلاتی که در تفاسیر برای مفسران نمود پیدا کرده، همین معانی اصطلاحی است بنابراین گاهی باید از معنای اصطلاحی عدول کرده و دنبال معنای لغوی باشیم. مخصوصاً این مفاهیم لغوی، سازگاری بیشتری با سیاق آیات دارند.
هادیان رسنانی گفت: آیت الله معرفت، در جایی میفرمایند آیات قرآن، ذاتاً متشابه نیستند بلکه این فهم ماست که مشکل دارد یعنی راه خللی به آیات وجود ندارد مگر اینکه آدمهای بیماردل، به آیات قرآن کریم شبهه بیاندازند.
توجه صرفاً بر ریشه کلمه نباشد
همچنین حمیدرضا مستفید؛ عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث، در این نشست گفت: کلمه تشابه در اینجا به معنای مبهم بودن بیان شده یعنی آیه 12 سوره هود به عنوان آیهای متشابه معرفی شد اما جای بحث زیادی وجود دارد که مراد دقیق قرآن چیست؟ مسئله دیگر اینکه دقیقاً نمیدانیم برای کلمه «لَعَلَ» دقیقا باید چه معادلی بیان کنیم.
وی افزود: در آیه سوره هود «تَارِكٌ» اسم فاعل است و طبق قواعد نحو، به آینده اشاره دارد چون فعل مضارع است اما در اینجا به گونهای بیان شد که انگار، فعل ماضی است یعنی مبادا در آینده چنین کاری انجام دهی؛ لذا برای بنده جای سؤال است که آیا مرحوم علامه طباطبایی هم آن را ماضی آوردهاند یا خیر؟ درباره «عَفَا» هم باید بگویم که نگرش لغوی در ایران و کشورهای عربی به گونهای است که برای فهم کلمه، به ریشه کلمه مراجعه میشود. این کاملا قابل قبول و منطقی است اما اگر راه منحصراً در همین باشد بعضی اوقات ما را به اشتباه میاندازد.
انتهای پیام