یکسان‌پنداری اخلاق و فقه؛ مهمترین مانع ایجاد اخلاق اجتهادی در حوزه
کد خبر: 4206463
تاریخ انتشار : ۰۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۸
حجت‌الاسلام مهدی علیزاده بیان کرد:

یکسان‌پنداری اخلاق و فقه؛ مهمترین مانع ایجاد اخلاق اجتهادی در حوزه

استادیار اخلاق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، با اشاره به موانع حوزه در ایجاد اخلاق اجتهادی و تاسیس آن، بیان کرد: اولین مانع، انگاره خطای تساهل در ادله سنن و برابرانگاری اخلاق با حوزه احکام غیرالزامی فقه و برابر دانستن آن با مستحبات و مکروهات است؛ با مطالعات و تحقیقاتی که صورت گرفته است امروزه ما از این عبور کردیم و برای علما روشن شده است که نظام انگاره‌های اخلاقی و احکام دو نظام جدا هستند.

مهدی علیزادهبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی علیزاده؛ استادیار اخلاق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و رئیس قطب اخلاق، خانواده و سبک زندگی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علیمه قم، اول فروردین ماه در نشست علمی «جریان‌شناسی اخلاق عقلی و اخلاق وحیانی - اجتهادی در حوزه معاصر» که به مناسبت صدمین سال تاسیس حوزه علمیه و با همکاری معاونت پژوهش حوزه‌های علمیه برگزار شد با بیان اینکه 4 مکتب و رویکرد اخلاقی در حوزه علمیه قابل رصد و شناسایی است، گفت: رویکرد اول رویکرد عقلی است که از آن با عنوان رویکرد اخلاق عقلی از آن یاد می‌شود؛ رویکرد دوم، مکتب اخلاق وحیانی یا نقلی است؛ سوم، مکتب اخلاق شهودی یا عرفانی است و چهارم مکتب اخلاق تلفیقی یا ترکیبی از این‌ها است؛ برخی به عقل و برخی به نقل و برخی هم به شهود به عنوان منبع معرفتی اول بها داده‌اند و برخی هم به تلفیقی از این موارد پرداخته‌اند.

وی افزود: در شرایط فعلی حوزه معاصر، چند جریان اصلی اخلاقی در حوزه قابل بازشناسی است؛ اولین جریان، جریان اخلاق سلوکی عرفانی، جریان اخلاق اجتهادی، جریان اخلاق سنتی ترویج نظری و عملی معارف اخلاقی اسلامی، جریان اخلاق دعایی مناسکی، جریان اخلاق تربیت اجتماعی و اخلاق عقلی و هر کدام از این‌ها ریزجریاناتی را هم دارند. به طور مثال در اخلاق عقلی در سده‌های سوم تا هفتم و به قولی چهارم تا دهم هجری چند جریان اخلاقی را می‌توان تفکیک کرد که اول، اخلاق کلامی است؛ دیگری اخلاق عقل سلیم، دیگری اخلاق فلسفی جالینوسی و طب‌گرا، اخلاق فیثاغوری و افلاطونی ارسطویی است.

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه از این چند ریزجریان دو جریان مقدم است، گفت: به زعم بنده ما 4 خرده گفتمان در اخلاق عقل‌گرا در 50 سال اخیر در حوزه علمیه شاهدیم؛ یکم، عقلانیت اخلاقی مبتنی بر خردورزی قیاسی است؛ اینها در دو عرصه کار خود را دنبال می‌کنند؛ یکی به صورت انتزاعی و پرسش‌های بنیادین و دوم در حوزه مسائل انضمامی. در نوع اول به مسائل بنیادی یا مسائل و مبانی نظام اخلاق اسلامی توجه می‌شود و نوع نگاهشان وابسته به تفکر خردگرای علمای مسلمان است یا در واقع از خاستگاه علم کلام اسلامی به قصه می‌نگرند.

نمایندگان جریان حکمی کلامی اخلاق

علیزاده با بیان اینکه اگر بخواهم نمایندگان برجسته این طیف را بشمارم می‌توان به آیت‌الله جعفر سبحانی، آیت‌الله علی عابدی شاهرودی و شیخ محمد سند اشاره کرد، اضافه کرد: نگاه این بزرگواران، نگاه حکمی کلامی است و از این منظر به مباحث حسن و قبح ذاتی پرداخته‌اند و آثار فاخری هم تولید کرده‌اند. در نوع دوم رهیافت عقلی با کسانی روبرو هستیم که باز خردورزی قیاسی را مورد توجه قرار داده‌اند ولی نگاه آن معطوف به سنت مدرن و تفکر مدرن است که از آثار غربی بر روی فرهنگ و تمدن اسلامی سرریز شده است یعنی ادبیات و جغرافیای مسائل و پرسش‌هایی که برای آنان مهم است دانش فلسفه اخلاق است.

وی افزود: در این بین باز دو گروه وجود دارند؛ گروهی که دغدغه انتقال تفکر جهانی به حوزه‌های علمیه را دارند؛ اگر پیش فرض آنان را بکاویم معتقدند که ما در متن نهضت ترجمه دوم قرار داریم یعنی یکبار در قرن دوم و سوم نهضت ترجمه اول در دوره بنی عباس رخ داد و باعث پویایی و بالندگی تفکر فلسفی اسلامی و آوردگاه اندیشه‌ها شد و اکنون هم در نهضت دوم ترجمه قرار داریم و باید میراث تفکر اخلاقی از غرب به جهان اسلام انتقال یابد و گروه دیگر کسانی هستند که دغدغه ترجمه ندارند بلکه دغدغه آنان مقایسه و تطبیق خرد حکمی کلامی مسلمین با غرب و انتقاد از مکتب غربی است. 

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه اولین فردی که در این عرصه ورود کرد علامه طباطبایی بود که کتاب فلسفه و روش رئالیسم را نگارش کرد، اظهار کرد: البته در خوانش و قرائت چیستی و پیام این مقاله مناقشه‌برانگیز، اختلاف نظر وجود دارد که آیا به حوزه فلسفه عمل مربوط است یا حوزه فلسفه اخلاق؛ شهید مطهری از شاگردان برجسته علامه، این کتاب را معطوف به فلسفه اخلاق می‌دانسته است و نه عمل. فرد دیگر آیت‌الله شهید مطهری است که کتاب فلسفه اخلاق را نوشتند؛ سوم مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی است که دروس فلسفه اخلاق را در سال‌های آغازین دهه 60 ارائه فرمودند و بعد در قالب چند کتاب فراوری شد. چهارم مرحوم مهدی حائری یزدی است که کتاب کاوش‌های عقل عملی را از خود به جا گذاشت و فرد دیگر هم صادق آملی لاریجانی است.  

علیزاده افزود: رهیافت و ریزجریان عقل‌گرایی دیگری در اخلاق داریم که به عقلانیت قیاسی تجربی روآورده است یعنی اگر به عقل بها می‌دهد عقل انتزاعی را در دستور کار ندارد بلکه به عقل تجربی اهتمام جدی دارد و اگر بتواند از عقلانیت تجربی هم بهره می‌برد؛ این سر طیف عقلانیت قیاسی و سر دیگر طیف تجربی است و افرادی در این پیوستار قرار دارند گرچه افراد بیشتری به طیف قیاسسی نزدیک هستند و حوزه مطالعات آنان، حوزه مسائل انضمامی یعنی چالش‌های به روز جامعه و نظام است که از آن با عنوان اخلاق حرفه‌ای و کاربردی نام می‌برند.

وی ادامه داد: این اخلاق کاربردی بسیار پرشاخه است و شامل اخلاق مهندسی، پزشکی و قضاوت، وکالت و ... است و تا حوزه اخلاق همسری، همسایگی، والدین‌گری و ... را شامل می‌شود که عمدتا در این چند دهه در دنیا مورد توجه ویژه قرار گرفته است و در کشور ما هم رواج دارد البته مجموعه‌هایی که در درون حوزه به اخلاق می‌پردازند به سلایق خاصی هم توجه دارند که ما شاید نتوانیم جزئیات این رویکردها را تفکیک کنیم.

اقبال حوزه علمیه به اخلاق کاربردی

وی تاکید کرد: پژوهشکده اخلاق و معنویت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی که بنده پایه‌گذار آن بودم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، دانشگاه قم، دانشگاه قرآن و حدیث، خانه اخلاق‌پژوهان جوان مباحث اخلاق حرفه‌ای و کاربردی را پیش می‌برند؛ اخلاق محیط زیست، اخلاق تبلیغ و روحانیت، اخلاق مدیریت، اخلاق سیاسی مانند تحزب و انتخابات، رسانه و سرگرمی و ... امروزه در حوزه مورد اقبال جدی قرار دارد و مقالات و کتب متعددی در این عرصه منتشر شده است.

علیزاده با بیان اینکه نوع دیگری از عقلانیت اخلاقی، عقلانیت اخلاقی تجربی است، تصریح کرد: شاخه‌هایی از مطالعات اخلاقی که با این رویکرد پژوهش می‌شوند مطالعات میان‌رشته‌ای اخلاق هستند که محل تقاطع دو دانش و علم است و به مسائل چندتباری می‌پردازند. طیف قابل توجهی از مسائل اخلاقی مطرح است که هم رنگ اخلاقی دارند و هم رنگ جامعه‌شناختی؛ هم صبغه اخلاقی و هم روان‌شناختی و هم اخلاقی و هم تربیتی هستند. امروز شاهد 3 حوزه پرطرفدار در این عرصه هستیم که شامل؛ روان‌شناسی اخلاق، جامعه شناسی اخلاق و تربیت اخلاقی است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه ما که درگیر نظام‌سازی، جامعه‌سازی و تمدن‌سازی هستیم، به شدت به این نوع مطالعات نیاز داریم، اظهار کرد: گفتمان‌های رقیب یعنی اسلام‌تجددزده و تجددگرا در برابر این نوع گفتمان قرار ددارند لذا ما به شدت به این مطالب نیاز داریم تا بتوانیم عقلانیت وحیانی را با استفاده از تعالیم ثقلین را صورتبندی و آن را وارد نهادهای اجتماعی مانند آموزش و پرورش و رسانه و نظام اقتصادی کنیم زیرا اگر نظام اقتصادی و سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ما اخلاقی نباشد، جامعه اسلامی و اخلاقی نخواهد بود لذا نیازمند دانش‌هایی هستیم که فراورده‌های اخلاقی را از حوزه وحی استخراج و استنباط و به صورت فرمول‌بندی شده وارد عرصه اجتماعی کند.

وی افزود: امروز پژوهشکده اخلاق، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و برخی مراکز دیگر فعال هستند و آثاری هم تولید کرده‌اند؛ در عرصه جامعه‌شناسی اخلاق هم پژوهشکده اخلاق و معنویت کارهایی انجام داده است و در عرصه تربیت هم مؤسسه امام، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و پژوهشکده اخلاق فعالیت‌هایی در دست اقدام دارند.

علیزاده با بیان اینکه در تاریخچه تفکر اسلامی، اخلاق مبتنی بر وحی به صورت روشمند و براساس متدلوژی دقیق مورد غفلت قرار گرفته است، اظهار کرد: آنچه در پیشینه تاریخچه اسلامی با آن مواجهیم اگر از اخلاق عقلی و شهودی عبور کنیم با مجموعه احادیثی روبرو هستیم که محدثان و علمای ما اهتمام به آن داشته‌اند و احادیث با مضامین اخلاقی را گردآوری کرده و براساس یک نظم و ساختاری دسته‌بندی و تبویب کرده‌اند.

وی تصریح کرد: این احادیث در کنار قرآن کریم گنجینه بزرگی است ولی کار تخصصی دانشی به طریق روش علمی مورد قبول علمای اسلام بر روی احادیث اخلاقی پیاده نشده است؛ آثاری چون مکارم الاخلاق، مشکات الانوار، الزهد ابن سعید اهوازی و ابواب مهمی از الکافی و الوافی و ... وجود دارد ولی کار تخصصی استنباطی بر روی آن انجام نشده است.

موانع تاسیس اخلاق اجتهادی در حوزه

وی با اشاره به موانع حوزه در ایجاد اخلاق اجتهادی و تاسیس آن، بیان کرد: اولین مانع، انگاره خطای تساهل در ادله سنن و برابرانگاری اخلاق با حوزه احکام غیرالزامی فقه و برابر دانستن آن با مستحبات و مکروهات است؛  با مطالعات و تحقیقاتی که صورت گرفته است امروزه ما از این عبور کردیم و برای علما روشن شده است که نظام انگاره‌های اخلاقی و احکام دو نظام جدا هستند و حیثیت گزاره‌های اخلاقی با گزاره‌های فقهی خواه وجوب و حرام و یا استحباب و کراهت با هم تفاوت دارند، فقیه دنبال فرار از عقاب است و الم اخلاق دنبال سعادت و تکامل اخلاق است.

علیزاده با بیان اینکه نباید نظام اخلاقی را همان مستحبات و مکروهات بدانیم و البته در بخش زیادی از بدنه حوزه این تفکر نهادینه شده است، تاکید کرد: مسئله دیگر جواب به این پرسش است که آیا می‌توان در ادله اخلاقیات، تساهل و تسامح کرد و مته به خشخاش نگذاریم؟ به نظر بنده خیر. ما با عبور از این موانع معرفتی خواهیم توانست اخلاق اجتهادی را در حوزه ایجاد کنیم لذا برای اولین بار شاهد تولید آثار فاخری هستیم که در پیشینه آثار اندیشه اسلامی سابقه نداشته و کاری نوآورانه و بدیع بوده است.

انتهای پیام
captcha