به گزارش ایکنا؛ مراسم عزاداری ایام شهادت امام حسین(ع) شب گذشته، 16 شهریور، با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدباقر علویتهرانی برگزار شد. وی در این مراسم بیان کرد: دوران جاهلیت یعنی دوران دور از رهبری رهبران آسمانی که متصل به وحی بودند، اما سؤال اینجاست که چرا نیاز به این پیشوایان وجود دارد؟ چون در جای خود اثبات شده که ابزار انسان برای رسیدن به مجهولات عقل و علم است و نارسایی هر دو برای یک انسان منصف انکارناپذیر است.
اختلاف مکاتب بشری در تعریف و راه سعادت
وی در ادامه افزود: در مسئله سعادت بشر مکاتب بشری با هم اختلاف دارند. مثلاً در تعریف انسان و بیان نیازهای انسان اختلاف دارند و غالب این مکاتب فقط نیازهای مادی انسان را مطرح میکنند. همچنین در این اختلاف دارند که این نیازها با چه برنامهای تأمین میشوند؛ همه اینها موارد اختلافی است و ظرفیتهای انسان و به کمال رسیدنش نیز محل اختلاف مکتبهای بشری است. ظرفیتی به نام فطرت، فکر، عقل، روح، نفس و قلب در نهاد انسان که ناظر به عنصر مجرد انسان است. اینها تکاملشان به چه عواملی است؟ موانع رشد اینها در چیست؟ صاحبان مکاتب مختلف در اینها اختلاف دارند. حتی در اینکه سعادت بشر به چه امری محقق است نیز اختلاف دارند و یک الگو نیز ارائه نکردهاند.
علویتهرانی تصریح کرد: به یک رهبر آسمانی نیاز داریم تا سعادت و نیازهای بشر را بداند و مسیر را طی کرده باشد و خودش سعادتمند باشد تا بشود او را الگو قرار داد. لزوم امام از این جهت است که هدف آفرینش انسان به دو بخش تقسیم میشود؛ بخشی از اهداف مقدماتی است و شما باید به اینجا برسید، اما در اینجا توقف نکنید. بنابراین یک هدف مقدماتی در خلقت است که سه چیز است؛ آزمون، معرفت و بندگی. این سه را باید استیفا کنید و بعد در آنها توقف نکنید که به هدف نهایی بشر برسید.
وی در ادامه افزود: بسیار عقب هستیم، اما از خودمان راضی هستیم، در حالی که اهداف خلقت را پشت سر نگذاشتهایم و به مقام بندگی هم نرسیدهایم. یکی از اهداف خلقت بشر بندگی است. بندگی نیز یک تلاش عاشقانه برای جلب نظر محبوب است. باید کاری انجام دهیم که در حق محبوب جفا نباشد و همچنین کاری باشد که او آن را دوست داشته باشد، اما کدام عمل را باید انجام داد؟ این را باید تبیین کرد. خداوند گلایه میکند که تعداد کمی از بندگان من شاکر هستند و لذا شاکر نبودن جفا در حق خداوند است. پس باید دید این شکرگزاری چیست؟ و به چه چیزی تعلق میگیرد؟ مگر فقط نعمت، غذا خوردن است که پس از آن شکر خدا را بهجا آوریم؟ اگر شما شاکر نباشید به حقتعالی جفا کردهاید.
نحوه جلب رضایت خدا از منظر امام علی(ع)
این کارشناس حوزه دین در ادامه تصریح کرد: خداوند به ابراهیم(ع) فرمود که اگر فرزندت را ذبح کنی از تو راضی هستم، اما باید دید که تکلیف ما چیست؟ لذا امام علی(ع) فرمود: «انَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَخْفَی أَرْبَعَةً فِی أَرْبَعَةٍ أَخْفَی رِضَاهُ فِی طَاعَتِهِ فَلَا تَسْتَصْغِرَنَّ شَیْئاً مِنْ طَاعَتِهِ فَرُبَّمَا وَافَقَ رِضَاهُ وَ أَنْتَ لَا تَعْلَمُ وَ أَخْفَی سَخَطَهُ فِی مَعْصِیَتِهِ فَلَا تَسْتَصْغِرَنَّ شَیْئاً مِنْ مَعْصِیَتِهِ فَرُبَّمَا وَافَقَ سَخَطُهُ مَعْصِیَتَهُ وَ أَنْتَ لَا تَعْلَمُ ...»، خداوند رضایتش را در اطاعتش مخفی کرده است، بنابراین هیچ کدام از موارد اطاعت خدا را کوچک نشمارید، در حالی که ممکن است همان چیزی که کوچک شمردی موافق رضای خدا باشد و تو نمیدانی که آن را از دست میدهی. هیچ یک از موارد عصیان خدا را نیز کوچک مشمار، در حالی که ممکن است همان چیزی که کوچک شمردی خشم خدا را برانگیزد و تو نمیدانی. این در حالی است که به راحتی مکروهات را انجام میدهیم و مکروهات را تقریباً اصلاً نمیشناسیم.
وی بیان کرد: لزوم هدایت امام از اینجاست که این موارد را برای ما تعیین میکند. حالا همه را انجام دادید، اما آخرین مرتبهای که باید از آن جَست بزنید تا به رضای خدا برسید بحث دوری از عجب است. حال سؤال در این است که چه کنیم که دچار عُجب نشویم؟ که اینها چیزهای سختی است، اما یک روایت را نقل میکنم برای اینکه بدانید این نمازی که خواندید مورد رضای خدا هست یا نیست. هفت شرط وجود دارد که این هفت شرط را خود خدا تعیین کرده است. به پیامبر(ص) در شب معراج فرمود: «يَا أَحْمَدُ هَلْ تَدْرِي مَتَى يَكُونُ [لِيَ] اَلْعَبْدُ عَابِداً قَالَ لاَ يَا رَبِّ قَالَ إِذَا اِجْتَمَعَ فِيهِ سَبْعُ خِصَالٍ وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنِ اَلْمَحَارِمِ وَ صَمْتٌ يَكُفُّهُ عَمَّا لاَ يَعْنِيهِ وَ خَوْفٌ يَزْدَادُ فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ بُكَائِهِ وَ حَيَاءٌ يَسْتَحِي مِنِّي فِي اَلْخَلاَءِ وَ أَكْلُ مَا لاَ بُدَّ مِنْهُ وَ يُبْغِضُ اَلدُّنْيَا لِبُغْضِي لَهَا وَ يُحِبُّ اَلْأَخْيَارَ لِحُبِّي لَهُمْ». میدانی چه زمانی عبادت بنده من، جلب رضایت من را میکند؟ فرمود خدایا نمیدانم. البته نه اینکه پیامبر(ص) نداند بلکه این ادب صحبت کردن با خالق است. بعد خداوند میگوید اگر هفت خصلت در عبادت بنده من باشد او را مورد رضایت من قرار میدهد.
زندگی ابدی را نباید به زندگی فانی این جهانی فروخت
علویتهرانی با برشمردن این هفت خصلت، تصریح کرد: اولین مورد آن زندگی بر مبنای ورع است. آدمها گاهی اوقات طوری زندگی میکنند که با گناه مواجه میشوند. در تقوا انسان با گناه روبرو میشود، اما در ورع این طور است که اصلاً نباید با گناه روبرو شد. اصحاب کهف که دیوانه نبودند تا به غار بروند، اینها میخواستند درست زندگی کنند. میخواهید پای ماهواره بنشینید و ... بعد سلمان فارسی هم باشید؟ فرمود نعمت فانی را به نعمت باقی نفروش. میگوید که در اینجا هر چقدر هم که لذت ببرید نهایتاً هفتاد سال است، اما به خاطر این هفتاد سال زندگی ابدی را خراب نکنید. لذا فرمود طوری زندگی کنید که به گناه نیفتید. دیگر اینکه یک سکوتی که تو را از حرف بیهوده بازبدارد. گاهی اوقات یک الحمدلله حرف بیمعناست. یک نفر داشت به سمت بازار میرفت که دید بازار آتش گرفته است، گفت آیا مغازه من نیز آتش گرفته؟ گفتند خیر، گفت الحمدلله. این حرف بیهوده است. یک سؤال بیجا از طرف میپرسید و مجبورش میکنید که دروغ بگوید که این مورد نیز حرف بیهوده است.
وی در ادامه افزود: سومین مورد اینکه هر روز باید نسبت به خداوند ترسانتر باشید، آن هم ترسی که شما را به گریه بیندازد. خدا میگوید باید از من حساب ببرید و نه به این دلیل که من موجود خشنی هستم از این جهت است که من صاحب کمال هستم و تو فقط مطلقی و هیبت آن موجود کامل فقر مطلق را میگیرد. تو باید از من بترسی که از چشم من نیفتی، بعد هم خدا کسی را به جهنم نمیبرد و این اعمال ما است که ما را جهنمی میکند. دیگر اینکه فرمود در تنهایی باید از من شرم داشته باشید و مورد بعد این است که فرمود به اندازه ضرورت بخورید. ضرورت یعنی این قدر بخورید که بتوانید کار و فعالیت کنید. یک سوم معده را باید پر کرد. همچنین در ادامه دارد که فرمود تنفر از دنیا داشته باش چون خدا از دنیا تنفر دارد و آخرت را دوست داشته باش که خدا آخرت را دوست دارد. بنابراین اگر نماز میخوانید یا روزه میگیرید و ... و این هفت مورد را دارید مورد رضایت خداوند هستید و باید برای رسیدن به این هفت مورد تلاش کرد.
انتهای پیام