به گزارش ایکنا؛ مراسم سوگواری ایام شهادت امام حسن مجتبی(ع) و حضرت رقیه(س)، شب گذشته، 12 مهر با سخنرانی حجتالاسلام سیدمحمدباقر علویتهرانی در مسجد حضرت امیر(ع) برگزار شد.
وی ضمن طرح بحث در زمینه ایمان بیان کرد: ایمان به معنای تسلیم است و همین معنا را در حدیثی از امام صادق(ع) داریم که فرمودند: «اگر طایفهای موحدانه خدا را بپرستند، نماز را بهپا دارند، زکات بپردازند، حج به جا بیاورند و روزه ماه رمضان را بگیرند، اما در ذهن آنها چنین چیزی خطور کند که چرا باید در ماه رمضان روزه گرفت یا اینکه چرا باید در حج هفت بار طواف کرد، این طایفه مشرک هستند». سپس امام صادق(ع) این آیه را تلاوت فرمودند که: «فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا؛ ولى چنین نیست، به پروردگارت قسم که ایمان نمىآورند مگر آنکه تو را در مورد آنچه میان آنان مایه اختلاف است، داور گردانند، سپس از حکمى که کردهاى در دلهایشان احساس ناراحتى و تردید نکنند و کاملاً سر تسلیم فرود آورند».
این کارشناس حوزه دین در ادامه تصریح کرد: بنابراین طبق آیه قرآن، ایمان به معنای تسلیم است. البته گام اول پیدایش ایمان معرفت، گام دوم باور و گام سوم نیز تسلیم است. آیه فرمود که تا تسلیم نشوند، ایمان نمیآورند. همچنین باید توجه داشت که جایگاه این تسلیم نیز قلب است که اگر در قلب شکل نگیرد، اصلاً ایمان نیست. امام علی(ع) فرمودند: «ایمان به دو شکل است؛ یکی ایمانی است که در ناحیه قلب قرار دارد و یکی نیز تسلیمی است که به صورت زبانی است». ایمان زبانی همان ایمان منافقین در زمان رسول خدا(ص) است. وقتی پیامبر(ص) به شمشیر توانست آنها را مؤمن کند، اینان به زبان گفتند که ایمان آوردیم، اما این ایمان و تسلیم به قلب آنان سرایت نکرد.
بدون تسلیم، توحید با صدها دلیل پذیرفته نمیشود
علویتهرانی بیان کرد: به همین دلیل بود که عربها نزد پیامبر(ص) رفتند و گفتند که ایمان آوردیم، اما آیه میفرماید: «قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لَکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ؛ یعنی ای پیامبر(ص) به اینها بگو که نگویید ایمان آوردیم بلکه بگویید اسلام آوردیم، چون ایمان در قلب شما وارد نشده است». در روایت داریم که فرمود: کسی که کارها را به صاحبش واگذار کند و بداند خدایی دارد، از دستورات او تکبر نمیکند، همچنان که ابلیس از سجده بر آدم استکبار کرد. دلیل تکبر ابلیس نیز این بود که به صورت قلبی تسلیم خدا نبود. البته که اهل عبادت ششهزار ساله بود، اما چون تکبر ورزید عبادتش نیز بر باد رفت. همچنین در روایت فرمود کسانی که از اطاعت انبیا(ع) تکبر ورزند و نسبت به آنها تسلیم نباشند، توحید به درد آنها نمیخورد، ولو برای توحید صدها دلیل بیاورند؛ بنابراین مادامی که تسلیم نباشیم، توحید هم به درد ما نمیخورد.
وی در ادامه افزود: ابلیس هم که شش هراز سال خدا را عبادت کرد و یکی از سجدههای چهارهزار سال طول کشید، توحیدش به کار نیامد، چون تسلیم خدا نبود. میخواست یک روز که با خدا مذاکره میکند، چیزی داشته باشد که به واسطه آن از خداوند فرصت بگیرد، در حالیکه سجده و عبادت و بندگی میکرد و این عبادت او را، همپر ملک کرده بود. اما چون این عبادت و ایمان قلبی نبود، او کنار رفت؛ بنابراین تا عبادات ما متخذ و منبعث از قلب نباشد، یک روزی ما را زمین میگذارد. اگر در مسیر عبادت سست شدید و میگویید مثل سابق نیستید نیز به خاطر این است که منشأ ایمان شما قلبی نیست و تا ایمان به قلب رسوخ نکند، فایدهای هم نخواهد داشت.
محبوبترین حقیقت نزد خدا
علویتهرانی بیان کرد: بنابراین اینکه انسان عبادت خوبی ندارد، چندان هم به دلیل ماهواره و مسائل سیاسی و اجتماعی نیست، در حقیقت ایمان این شخص قلبی نشده است؛ لذا بحث مهمی است که بدانیم مؤمن هستیم یا خیر. اما در اینجا طبق روایات به ارزش ایمان اشاره میکنم. پیامبر اسلام(ص) در وصیتی که به ابوذر دارند میفرمایند که هیچ چیزی نزد خداوند، محبوبتر از ایمان نیست. یعنی اگر خدا بخواهد محبوبترین مطلب را برایش مطرح کنید، باید از ایمان حرف بزنید؛ لذا واژه ایمان با تمام مشتقات اسمی و فعلی و وصفیاش، ۸۷۷ بار تکرار شده و کمتر صفحهای از قرآن است که تورق کنید و یکبار این کلمه را پیدا نکنید؛ لذا این مسئله اهمیت را نشان میدهد، چون محبوبترین حقیقت است.
وی در ادامه تصریح کرد: خداوند در یکی از آیات میفرماید که هرکس را که بخواهد هدایت میکند، اما از رسول خدا(ص) روایت داریم که فرمود خداوند پول را هم به کسی او را دوست دارد و هم کسی که دوست ندارد میدهد، بنابراین ثروت ملاک ارزش نیست، اما فرمود خداوند ایمان را به کسی عنایت میکند که او را دوست داشته باشد. در نتیجه ایمان محبوبترین حقیقت نزد خداست و ایمان به کسانی عنایت میشود که که محبوب خداوند باشند، اما اگر ایمان داشته باشیم چه میشود؟ فرمود: ایمان بهای بهشت است؛ بنابراین حرف آن کسی که گفت بهشت را به بهانه میدهند و نه به بها، درست نیست و باید بگوییم که بهشت را به بها میدهند و بهای آن نیز ایمان است.