به گزارش ایکنا؛ مراسم شب شهادت امام سجاد(ع)، شب گذشته دوم مهرماه با سخنرانی حجت الاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی در مسجد حضرت امیر(ع) برگزار شد.
وی در این مراسم بیان کرد: حدیثی ار که امشب از ساحت مقدس حضرت صادق(ع) میخوانم، بیان یکسری نشانهها است که حضرت میفرمایند این خصوصیات نباید در اهل ایمان باشد. حضرت میفرمایند: «سته لا تکون فی مومن»، شش خصلت است که در اهل ایمان نیست و یکی از بحثهای مهم این مسئله است که عناوینی وجود دارد و تطبیق این عناوین بر مصادیق دلیل میخواهد. مثلاً عنوان شیعه را داریم که شیعه یک عنوان است و برای آن منافعی ذکر کردند که شیعیان امیرالمؤمنین(ع) در بالاترین و عالیترین درجات شیعیان هستند و در بالاترین درجات بهشت قرار دارند. در این حرفی نیست، اما تطبیق این عنوان بر مصادیق اهمیت دارد.
علوی تهرانی بیان کرد: اینکه من و شما شیعه هستیم و مشمول منافع شیعه بودن میشویم، این یک نشانه میخواهد. میگوید برای محبین اهل بیت(ع) آثار و منافعی وجود دارد. در حقیقت محب یک عنوان است، اما مصداق یافتن برای آن و تطبیق دادن ویژگیهای محب برای یک نفر کار دشواری است؛ لذا برای فهم آن میگویند که محب علامت دارد و یکی از بحثهایی که مطرح است اینکه حضرت صادق(ع) میفرمایند: شش خصلت در مؤمن نیست. باز هم باید تأکید کنم که مؤمن یک عنوان است و تطبیق آن بر مصادیق نیاز به نشانه دارد. آیا مؤمن هستیم یا نیستیم؟ کسانی که سیدالشهدا(ع) را کشتند نیز مدعی بودند که مؤمن هستند، ولی نکته مهم این است که باید حقیقت ایمان را بشناسیم تا بعد اصلاً ببینیم که مؤمن هستیم یا خیر.
دست از بازیگری بردارید
این کارشناس مسائل دینی در ادامه تصریح کرد: واژه ایمان به اشکال مختلف وصف، صفت و فعل، ۸۸۷ بار در قرآن کریم تکرار شده است؛ یعنی تقریباً اکثر صفحات قرآن را که بخوانید، این واژه به یک شکلی آنجا حضور دارد. اولین کسی که در نظام خلقت ایمان آورد، وجود نازنین حضرت ختمی مرتبت(ص) است. فرمود اولین کسی که به محتوای دین ایمان آورد، خود پیغمبر(ص) است. همچنین وقتی به قرآن مراجعه میکنیم، میبینیم که مقوله ایمان بسیار پیچیده است. برای نمونه خداوند میفرماید که ای کسانی که ایمان دارید، ایمان آورید. پیچیدگی همینجا است که آنان که در کربلا امام حسین(ع) را کشتند نیز نماز میخواندند و اهل تلاوت قرآن بودند. آیه دوم در سوره مبارکه حدید است که فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا»، یعنیای کسانی که ایمان آوردهاید، دو کار انجام بدهید، یک، اتقواالله از خدا بترسید و دو، ایمان بیاورید. یعنی دست از بازیگری بردارید. ایمان واقعی با ایمان وهمی فرق میکند. اگر کسی دچار ایمان وهمی باشد، همین جمعه که حضور حضرت ولیعصر(عج) بیایند، همان بلایی را میخواهند سر حضرت بیاورند که مردم کوفه سر سیدالشهدا(ع) آوردند.
وی بیان کرد: آیه سوم، با لحن شدیدتری است که در سوره مبارک یوسف آیه ۱۰۶ فرمود: «وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِکُونَ»، اکثر مردمی که به خدا ایمان دارند، نیستند مگر اینکه ایمان آنها همراه با شرک است. اینها کسانی هستند که اگر امام زمان(عج) بیاید او را یاری نمیکنند؛ بنابراین باید خالص بشوند؛ به همین دلیل عربها که خدمت پیغمبر(ص) آمدند، به ایشان گفتند، ما ایمان داریم، پیغمبر خدا(ص) بدون اینکه مکثی بشود، بلافاصله از طرف خدا جواب میدهد که «قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا»، شما ایمان ندارید بلکه با این سوابقی که دارید، نهایتاً این است که اسلام آوردهاید. دلیل آن هم این است که ایمان به قلبها شما راه پیدا نکرده است. آن حقیقتی ایمان است که به قلب شما راه پیدا کرده باشد و از این مسئله در قلب شما نشانهای نیست.
ایمان؛ مقولهای فرایندی
علویتهرانی در ادامه تصریح کرد: از همین جهت، لازم است حقیقت ایمان را بشناسیم و بدانیم از کجا به دست میآید. مرحله دوم و سوم این است که خودمان را محک بزنیم و ببینیم اهل ایمان هستیم یا خیر. چون معمولاً افرادی هستیم که به خودمان مشکوک نمیشویم و هر چه سوءظن نسبت به مردم داریم و خودمان را از خوبان عالم میدانیم. میگوییم این مردم هستند که بد هستند، اما باید یک سوزن هم به خودمان بزنیم؛ بنابراین گاهی اوقات این طور است که همه چیزهایی که ما جمع کردهایم باید با تبر از بین برود.
وی تصریح کرد: ایمان یک مقوله فرآیندی است و اولین گام برای تشکیل ایمان، معرفت است. اول باید به مرتبه شناخت برسیم و به هر چیزی که میخواهیم ایمان بیاوریم این طور است که اول باید بشناسیم. اگر میخواهیم به خدا ایمان بیاوریم، اول باید خدا را بشناسیم و اگر میخواهیم به معاد ایمان بیاوریم اول باید معاد را بشناسیم. در حقیقت بین علم و معرفت نیز تفاوت است. معرفت نوعی از دانش است که تفسیری همه جانبه از همه جهات مطلب است و اگر این را نسبت به خدا پیدا نکنیم، نسبت به خدا ایمان پیدا نخواهیم کرد و به همین دلیل لازم است که ترفندی داشته باشید که دانش و شناخت شما تبدیل به باور و اعتقاد شود. قرآن کریم در آیه ۸۴ سوره اسراء میفرماید: «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ» یعنی اعمال همه مردم براساس عقیده آنهاست و آن چیزی که در درون آنها شکل گرفته بر اساس باطن آنها است. پس گام دوم هم تبدیل کردن دانش به عقیده است.
علویتهرانی بیان کرد: حال سؤال مهم این است که در گام اول چطور شناخت پیدا کنیم و در گام دوم چطور این شناخت را تبدیل به باور کنیم. وقتی باور کردید، از نظر قلبی حالتی برای شما ایجاد میشود که یک حالت تسلیم است و این یک حالت درونی است و اهل معرفت میگویند که این تسلیم همان ایمان است. از همین جهت است که باید در مقابل خداوند خودمان را محک بزنیم که ببینیم آیا تسلیم هستیم یا خیر. تسلیم نیز مانند کسی است که از دنیا رفته و مردهشور او را غسل میدهد. اگر در برابر خداوند این حالت تسلیم برایمان ایجاد شد، ایمان است.
وی تصریح کرد: باید ببینیم که آیا ما در مقابل خداوند تسلیم هستیم یا ما یک دید خودساخته و نه خداساخته داریم؟ یعنی آن چیزی که دوست داریم عمل میکنیم نه آن چیزی که تکلیفمان است. ما دوست داریم در جلسات شرکت کنیم، حالا اینکه شرکت در این جلسات موجب میشود چه مقداری از تکالیف را انجام دهیم دیگر برای ما مهم نیست. یکی از چیزهای که اهمیت دارد این است که شما بدانید تکلیف چیست.
این کارشناس حوزه دین در ادامه بیان کرد: سؤال دیگری که از شما میکنم این است که امام زمان(عج) از شما چه چیزی میخواهد؟ اینکه من و شما از امام زمان(عج) چه چیزی بخواهیم معلوم است؛ ما پول و ... را طلب میکنیم، اما امام زمان(عج) از من چه چیزی میخواهد؟ مشکل اینجاست که فقط به دنبال تشبه به امام زمان هستیم و نه تشبه.
انتهای پیام