سیاست خارجی یکی از عرصههای مهم در دولتهای یازدهم و دوازدهم بود که به ویژه برپایه مسئله مذاکرات هستهای و برجام با هدف رفع تحریمها از اهمیت خاصی برخوردار بود. با پیروزی حجتالاسلام و المسلمین رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری و اظهارات ایشان در خصوص سیاست خارجی به نظر میرسد در این دوره شاهد توجه بیشتری به روابط همسایگان، جهان اسلام و شرق نسبت به اروپا در حوزه سیاست خارجی باشیم.
شواهد این مسئله را میتوان از خلال سخنان حجتالاسلام رئیسی در سخنرانیها و مناظرههای انتخاباتی متوجه شد و میتوان اهم اولویتهای سیاست خارجی دولت سیزدهم را براین اساس اینگونه دستهبندی کرد:
ـ رفع تحریمها و خنثیسازی آنها: «نسبت به بحث رفع تحریمها باید بگویم هر دولتی کار را بدست بگیرد یکی از وظایفش رفع تحریمهای ظالمانه است و باید با همه وجود آن را دنبال کرد. در کنار این قضیه خنثیسازی تحریمها باید در دستور کار قرار گیرد و اقتصاد را هم شرطی نکنیم؛ نه کرونا و نه سیل و نه تحریم نباید تاثیر داشته باشد.»
ـ ارتباط با همسایگان: «ما ۱۵ همسایه داریم و هزار میلیارد واردات دارند و ما باید سهمان از صادرات به کشور های همسایه ۲۰ میلیارد دلار باشد؟ و اگر دیپلماسی فعال داشته باشیم سهم صادرات ما به کشور های منطقه افزایش می یابد. سهم ما در اقتصاد منطقه به شدت ناکافی است و باید افزایش یابد.»
ـ فعال کردن دیپلماسی اقتصادی: «دیپلماسی اقتصادی مهم است و با سخن پیش نمیرود. باید شایستهسالاری باشد و نمیشود هر کسی مسئولیتش تمام شد برای سفارت او را بفرستیم. وقتی بحث از تولید میکنیم همه دستگاهها و از جمله وزارت خارجه نقش مهمی در دیپلماسی اقتصادی دارند.»
صباح زنگنه، کارشناس مسائل منطقه و نماینده پیشین جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری اسلامی، در گفتوگو با ایکنا، درباره رویکرد دولت سیزدهم در سیاست خارجی و تفاوتهای آن با دولت فعلی و به ویژه تأکید حجتالاسلام رئیسی بر اولویت ارتباط با همسایگان به جای غرب و اروپا گفت: ارتباط با همسایگان الزامات و اقتضائاتی دارد. برخی از کشورهای همسایه چندان به فشارهای خارجی و به خصوص فشارهای آمریکا و انگلیس برای عدم برقراری رابطه با ایران اهمیت نمیدهند و روابط عادی خود را ایران ادامه میدهند؛ نمونه این کشورها ترکیه است که به عنوان یک کشور نسبتاً قدرتمند در برابر فشارهای آمریکا تا حدودی مقاومت میکند و توانسته روابط تا حدی خوبی با ایران داشته باشد و حتی در شرایط تحریمی ایران آن را ادامه دهد اما بیشتر همسایگان ما اینگونه نیستند و برای بهبود و توسعه روابط با ایران معادلات دیگری را، که بیشتر به فشارهای بیرونی ارتباط دارد، دخالت میدهند.
وی افزود: به طور مثال افغانستان به دلیل بیثباتیهای داخلی و فشارهای آمریکا در جاهایی میتواند با ایران کار کند که آمریکا با آن مخالفت نکند. همچنین عراق با وجود همراهی و نزدیکی با ایران اما بدون اجازه آمریکا پول نفت، گاز و برق ایران را نمیدهد. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیز در ارتباط با ایران دو دسته کلی هستند؛ قطر، کویت و عمان نسبت به ایران ابراز دشمنی نمیکنند که این یک مرحله از مراحل همکاری و دوستی است و در مقابل عربستان، امارات و بحرین به شدت تابع دستورات آمریکا، انگلیس و حتی فرانسه هستند.
زنگنه اظهار کرد: بنابراین صرف اینکه ایران بخواهد توسعه روابط با همسایگان را اولویت خود در سیاست خارجی قرار دهد به معنای تحقق آن نیست چون 50 درصد قضیه مربوط به همسایگانی است که اکثر آنها تحت تأثیر فشارهای قدرتهای بیرونی هستند.
این کارشناس مسائل منطقه ادامه داد: البته این سخن بدان معنا نیست که سیاست خارجی دولت آقای روحانی در خصوص همسایگان خیلی مشعشع بوده است. این امر را میتوان با مقایسه رفتار و رویکرد رؤسای جمهور و وزرای خارجه پیشین با دولت فعلی مقایسه کرد. مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی با اغلب سران کشورها از جمله همسایگان، به طور دائم در حال تماس تلفنی، احوالپرسی و گفتوگو به ویژه در حوزه مسائل توسعهای، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بود در حالی که چنین رویکرد و روابطی در دوره آقای روحانی اصلاً وجود نداشت. بنابراین این مؤلفهها و عناصر باید به طور واقعبینانه مدنظر قرار گیرد.
زنگنه با اشاره مشکلات در ساختار وزارت امور خارجه گفت: قبلاً در وزارت امور خارجه معاونتهای منطقهای وجود داشت اما الان دیگر این معاونتها وجود ندارند و کارها و برنامهها به مدیر کلها سپرده شدهاند در حالی که معاونان منطقهای وزیر امور خارجه در گفتوگوها و رفت و آمدها میتوانستند خیلی از بار تقویت روابط با همسایگان را بر دوش بگیرند و کشورهای همسایه نیز با آنها در سطح وزیر برخورد میکردند و حتی به معاونان وقت ملاقات با رئیس کشور و رؤسای قوا میدادند اما مدیرکل نمیتواند چنین جایگاهی را در ارتباط و گفتوگو با همسایگان داشته باشد و به عبارتی او را چندان تحویل نمیگیرند.
وی تصریح کرد: لذا آقای رئیسی برای اینکه بتواند گامی از سوی ایران در جهت توسعه روابط با همسایگان بردارد ابتدا باید تغییراتی را در ساختار وزارت امور خارجه ایجاد کند.
نماینده پیشین ایران در سازمان همکاری اسلامی درباره استقبال حجتالاسلام رئیسی از برقراری ارتباط با عربستان و بازگشایی سفارتخانههای دو کشور و وجود این آمادگی در عربستان گفت: مشکل اصلی در روابط با عربستان از جاهای دیگر است. عربستان دارای یک وضعیت چندوجهی است. امروز عربستان گرفتار جنگ یمن است و میخواهد این مشکل را حل کند اما همه ابزارها و سرنخهای یمن دست ایران نیست بلکه مربوط به مردم یمن است. اینکه عربستان احساس کند با خوب شدن روابط با ایران، دولت ایران میتواند مشکل یمن را حل کند، تصور درستی نیست و سعودیها باید ابتدا زمینه حل مشکل را فراهم کنند و در عمل گامهای واقعی بردارند.
زنگنه ابراز کرد: امروز در حالی که یمن همچنان تحت محاصره و بمباران سعودیهاست اما عربستان مشکل خود را در یمن گردن ایران میاندازد. ایران از بعد سیاسی و نه نظامی، حامی مردم یمن است و این عربستان است که باید محاصره نظامی یمن و بستن فرودگاهها و بنادر این کشور را بردارد. از طرف دیگر مشکل دیگر عربستان در ارتباط با ایران، به نقش آمریکا برمیگردد. اوباما مایل بود که ایران و عربستان بحرانهای منطقه ای را به طور مشترک حل کنند اما سؤال این است که آیا آقای بایدن هم این سیاست را دنبال میکند و از سوی دیگر عربستان آمادگی این کار را دارد و ایران هم با این دیدگاه به صورت مثبت برخورد میکند؟
وی ادامه داد: قبل از انقلاب اسلامی، ایران و عربستان با هماهنگی و همکاری مشترک در خلیج فارس و منطقه عمل میکردند و نقطه اتکای آمریکا بودند؛ آیا اکنون هم آمریکاییها به دنبال بازگشت به چنین وضعیتی هستند؟ به عبارتی صرف اراده سیاسی آقای رئیسی یا بن سلمان برای برقراری روابط بین دو کشور مشکلی را حل نمیکند بلکه باید همه مقدمات و اقتضائات فراهم شود تا تغییر ملموسی مشاهده شود.
زنگنه درباره اینکه آیا در شرایط تحریم هم میتوان روابط با کشورهایی مانند پاکستان یا آسیای میانه را که دارای ظرفیتهای بسیار زیادی هستند، توسعه داد، گفت: تک تک این کشورها شرایط خاص خود را دارند. در مورد پاکستان همه رؤسای جمهور قبلی کشورمان آمادگی این را داشتند که گاز را به مرز پاکستان برسانند و پاکستان از آن استفاده کرده و از آنجا هم به هند ادامه پیدا کند که ادامه این خط لوله مهم به هند مسئله پیچیدهتری است اما همین انتقال خط لوله گاز ایران به پاکستان با مخالفت آمریکا و روسیه به طور همزمان مواجه شد.
این کارشناس مسائل منطقه در تشریح نوع مخالفت روسیه گفت: روسیه با پاکستان و افغانستان قرارداد کشیدن خط لوله انتقال گاز را منعقد کرد و کاملاً بحث دوستی و اتحاد با ایران را کنار گذاشت و به ایران به چشم رقیب خود نگریست و از طرفی پاکستانِ دوست و همسایه به رغم اینکه ایران در شرایط تحریم نیز حمایت زیادی از این کشور کرده بود، این پروژه مشترک را با ایران پیش نبرد در حالی که کاملاً به نفع پاکستان بود و صنایع این کشور را متحول میکرد و وضع زندگی مردم و بیکاری آنها را بهبود میبخشید.
زنگنه در پایان تأکید کرد: بنابراین هر کشوری مقتضیات خود را دارد و لذا به واسطه پیچیدگیهای سیاست خارجی نسبت به سیاست داخلی و نقش بالای قدرت آمریکا در تنظیم سیاستهای همسایگان ایران، لزوماً تغییر دولتها در ایران نمیتواند به تغییرات بسیار زیاد در سیاست خارجی بینجامد و هرچند اراده داخلی برای توسعه روابط با این کشورها لازم است اما نقش کافی نیست و بخش عمدهای از آن به اراده کشورهای همسایه برمیگردد که تا چه اندازه بتوانند به عنوان بازیگری مستقل از آمریکا و براساس منافع ملی خود عمل کنند.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام