به گزارش ایکنا، جلسه شرح صحیفه سجادیه با سخنان حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علیاکبری؛ رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، طبق روال هر هفته، شامگاه دوشنبه 5 تیرماه در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه میخوانید؛
الآن در دهه اول ماه ذیالحجه هستیم. در دعایی که برای این روزها وارد شده امام صادق(ع) خدا را شکر میکند که مرا به این ایام رساند چون این ایام نزد خداوند محبوبیت خاصی دارد و فرصت خوبی برای دریافتهای معنوی است. برخی اهل معرفت میگویند ماه ذیالقعده با همه ظرفیت معنوی که دارد جنبه آمادهسازی برای ذیالحجه دارد. اوج این ضیافت همین دهه اول است که روزهایش در سال بینظیر است و به شبهای قدر پهلو میزد. آنچه برای مومنین پیشبینی شده از نظر خوراک معنوی، دائر مدار توجه به حقیقت توحید و مضمون اصلی توحید یعنی کلمه لا اله الا الله است.
این خصوصیت این دهه است که عمدتا توجه به توحید و رفع آلودگیهایی است که ممکن است در این ساحت برای شخص پیش آمده باشد. ذکری که از امیرالمومنین(ع) برای این ایام وارد شده است، یک دهگانه تهلیلی است: «لَا إِلهَ إِلّا اللّهُ عَدَدَ اللَّيالِى وَالدُّهُورِ، لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ عَدَدَ أَمْواجِ الْبُحُورِ، لَا إِلهَ إِلّا اللّهُ وَ رَحْمَتُهُ خَيْرٌ مِمّا يَجْمَعُونَ، لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ عَدَدَ الشَّوْكِ وَالشَّجَرِ، لَا إِلهَ إِلّا اللّهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَالْوَبَرِ، لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ عَدَدَ الْحَجَرِ وَالْمَدَرِ، لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُيُونِ، لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ فِى اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ، وَالصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ، لَا إِلهَ إِلّا اللّهُ عَدَدَ الرِّياحِ فِى الْبَرارِى وَالصُّخُورِ، لَاإِلهَ إِلّا اللّهُ مِنَ الْيَوْمِ إِلى يَوْمِ يُنْفَخُ فِى الصُّورِ» معبودی جز خدا نیست به شمار شبها و روزگاران، معبودی جز خدا نیست به شمار امواج دریاها، معبودی جز خدا نیست و رحمت او از آنچه گرد میآورند بهتر است، معبودی جز خدا نیست، به شمار خارها و درختان، معبودی جز خدا نیست به شمار موها و کرکها، معبودی جز خدا نیست به شمار سنگها و کلوخها، معبودی جز خدا نیست به شمار بهمخوردن پلکها، معبودی جز خدا نیست در شب، چون با سیاهیاش پشت کند و صبح هنگامیکه میدمد، معبودی جز خدا نیست به شمار بادها در صحراها و کوهها، معبودی جز خدا نیست از امروز تا روز دمیده شدن در صور.
این دهتا لا اله الا الله هر کدام یک پنجرهای را به روی نگاه موحدانه به عالم باز میکند یعنی با هر لا اله الا الله پنجرهای به روی شما باز میشود که زاویه دید انسان را مبتنی بر توحید تنظیم میکند. مورد اول توجه به حقیقت زمان و اختلاف لیل و نهار است که حاصل گردش زمین به دور خودش و خورشید است. انسان باید توجه کند خالق زمان کیست، آن کس که زمین و خورشید را آفرید کیست، آن کسی که نسبت میان زمین و خورشید را طراحی کرد کیست و از کجا آغاز شده و تا کجا امتداد پیدا خواهد کرد؟ برخی میگویند کلمه لیالی فقط منحصر به شب زمین نیست. زمین روز و شب دارد ولی روز و شب منحصر به زمین نیست و کرات دیگر هم روز و شب دارند. در همین منظومه شمسی مگر ماه روز و شب ندارد مگر سیارات دیگر روز و شب ندارند؟
زاویه دید خیلی مهم است؛ وقتی زاویه دید شرکآلود باشد همه پدیدهها را میبیند ولی کارگردان را نمیبیند خالق را نمیبیند، گردش را میبیند نگهدارنده را نمیبیند، آفریده را میبیند ولی آفریننده را نمیبیند. الآن همه دانشگاههای جهان مطالعه میکنند ولی کاری به خالق و آفریننده ندارند. تمام مطالعات ناظر به مطالعه پدیده است، انگیزهشان هم قدرتطلبی و حاکم شدن است یعنی ریشه جستوجوگرایانه و ماجراجویی در انسان هست تا قدرت و تسلط بیشتری پیدا کند و در اثر این قدرت سود بیشتری ببرد و از منافع آن استفاده کند. در این نگاه افراد با پدیدهها کار میکنند و قوانین آنها را کشف میکنند ولی زاویه دیدشان شرک محض است کثرت محض است. در این زاویه دید محیط مقابل شما کثرت متراکمی است که راه به جایی ندارد یعنی محیط متکثر پر از پدیدهها که برای شما پیامی ندارند و خودشان را نشان میدهند و نشاندهنده حقیقت دیگری نیستند لذا قرآن از این منظر تعبیر میکند به «ظلمات بعضها فوق بعض».
این وضعیتی است که ناشی از نگاه شرکآلود است. هنر وحی در این است که زاویه دید انسان را اصلاح میکند، هنر انبیا اصلاح زاویه دید است، هنر اولیا اصلاح زاویه دید است یعنی زاویه دید را بر مدار فطرت و حقیقت تنظیم میکنند. دید که تنظیم شد انسان در همه این کثرتها وحدت را میبیند، در همه این پدیدهها پدیدآورنده را میبیند، در همه این حرکات حرکتآفرین را میبیند، پشت سر این همه زیباییها خالق زیبایی را میبیند. انسان با اصلاح زاویه دید در این تنوع و تکثر گرفتار حیرت نمیشود، گم نمیشود، گیج نمیشود به بنبست نمیرسد مبتلا به جهان تاریک ظلمات تو در تو نمیشود، همه پدیدهها برایش معنا پیدا میکند و آن یک معنا «توحید» است و بس!
انتهای پیام