به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن کریم، توسط آیتالله علیاکبر سیفی مازندرانی، از اساتید درس خارج حوزه علمیه قم، روز گذشته 21 آبانماه در مدرسه فیضیه برگزار شد.
در ادامه گزیده مباحث این جلسه را میخوانید؛
«وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ؛ و گفتيم اى آدم خود و همسرت در اين باغ سكونت گير[يد] و از هر كجاى آن خواهيد فراوان بخوريد و[لى] به اين درخت نزديك نشويد كه از ستمكاران خواهيد بود پس شيطان هر دو را از آن بلغزانيد و از آنچه در آن بودند ايشان را به درآورد و فرموديم فرود آييد شما دشمن همديگريد و براى شما در زمين قرارگاه و تا چندى برخوردارى خواهد بود» (آیات ۳۵ و ۳۶ بقره)
در فقرهای از آخرین روایتی که درباره هبوط آدم و حوا خواندیم از زبان حضرت آدم نقل شده بود که: «وَ هِیَ أَخْرَجَتْنَا عَنْ جِوَارِ رَبِّنَا وَ قَدْ خَفِیَ عَنَّا تَقْدِیسُ مَلَائِکَتِکَ لَکَ رَبَّنَا وَ بَدَتْ لَنَا عَوْرَاتُنَا وَ اضْطَرَّنَا ذَنْبُنَا إِلَی حَرْثِ الدُّنْیَا وَ مَطْعَمِهَا وَ مَشْرَبِهَا» یعنی گناهی که کردیم ما را از جوار پروردگارمان خارج کرد و ما را به کشاورزی و مطعم و مشرب دنیا نیازمند ساخت. برخی به خاطر این عبارت اشکال وارد کردند که پس معلوم است آدم و حوا قبلا در دنیا نبودند که پس از خارج شدن از جنت، به کشاورزی مبتلا شدند. پس مبدا هبوط آنها از قبیل دنیا نبوده است. این اشکال قابل توجیه است چنانکه در مورد حضرت مریم در همین دنیا مائده از آسمان میآمده: «كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا»، معلوم است این رزق آسمانی فقط یکبار نبوده است و هربار زکریا وارد محراب میشد میدید نزد مریم رزقی آسمانی رسیده است: «قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ». در اینجا زکریا دعا کرد: هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ».
در روایات مختلف هم داریم که در این دنیا رزق بهشتی برای مریم میآمده، این منافات ندارد با این که آدم و حوا نیز در زمین از رزق آسمانی بهرهمند باشند چنانکه درباره بنیاسرائیل هم میخوانیم: «وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ». پس این روایت با این مطلب منافاتی ندارد که آدم و حوا قبلا مجبور به حرث و کشت و زرع نبودند و روزی برایشان میرسیده. مضاف بر اینکه سند این روایت ضعیف است.
روایت بعدی در نهج البلاغه آمده است که حضرت میفرماید: «فَأَهْبَطَهُ بَعْدَ التَّوْبَةِ لِيَعْمُرَ أَرْضَهُ بِنَسْلِهِ وَ لِيُقِيمَ الْحُجَّةَ بِهِ عَلَى عِبَادِهِ» مضمون این روایت بسیار عالی و مطابق آیات و روایات و عقل است که خدا آدم را هبوط داد تا مسئله امتحان و اتمام حجت انجام شود و زمین آباد شود.
روایت بعدی میفرماید: «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ(ع) كَمْ كَانَ طُولُ آدَمَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ حِينَ هُبِطَ بِهِ إِلَى اَلْأَرْضِ وَ كَمْ كَانَ طُولُ حَوَّاءَ» یعنی از امام صادق(ع) پرسيدم: طول قامت آدم و حوّا آن هنگام كه به زمين فرو درآمدند چه قدر بود، حضرت در پاسخ فرمودند: «وَجَدْنَا فِي كِتَابِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا أَهْبَطَ آدَمَ وَ زَوْجَتَهُ حَوَّاءَ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ إِلَى اَلْأَرْضِ كَانَتْ رِجْلاَهُ بِثَنِيَّةِ اَلصَّفَا وَ رَأْسُهُ دُونَ أُفُقِ اَلسَّمَاءِ وَ أَنَّهُ شَكَا إِلَى اَللَّهِ مَا يُصِيبُهُ مِنْ حَرِّ اَلشَّمْسِ فَأَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى جَبْرَئِيلَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّ آدَمَ قَدْ شَكَا مَا يُصِيبُهُ مِنْ حَرِّ اَلشَّمْسِ فَاغْمِزْهُ غَمْزَةً وَ صَيِّرْ طُولَهُ سَبْعِينَ ذِرَاعاً بِذِرَاعِهِ وَ اِغْمِزْ حَوَّاءَ غَمْزَةً فَيَصِيرَ طُولُهَا خَمْسَةً وَ ثَلاَثِينَ ذِرَاعاً بِذِرَاعِهَا»، یعنی در كتاب على بن ابى طالب يافتيم كه خداوند عز و جل چون آدم و همسرش حوا را به زمين فرود آورد دو پاى آدم روى گردنه كوه صفا بود و سرش زير افق آسمان و راستى كه به خدا از آزار گرماى آفتاب كه به او ميرسيد شكايت كرد، خدا عز و جل به سوى جبرئيل وحى كرد كه آدم از اينكه گرمى آفتاب به او ميرسد و اثر ميكند شكايت دارد و جبرئيل او را درهم فشرد و درازاى او را هفتاد ذراع به ذراع خودش ساخت و به حوا هم فشارى داد و درازاى او را سى و پنج ذراع به ذراع خودش ساخت. البته این روایت، روایت ضعیف است و فقط ما آن را نقل کردیم که رد کنیم. بله، اگر روایت صحیحه بود آن را میپذیرفتیم چون عقلا محال نیست قد آدم بلند باشند هرچند پذیرش آن برای ما مستبعد است چون تاکنون چنین چیزی سابقه نداشته است. خصوصا اینکه مضمون روایت با حکمت و علم الهی ملائمت ندارد. پس علاوه بر اینکه ضعف سند دارد ضعف مضمونی هم دارد.
روایت بعدی میفرماید: «اَلْبَكَّاءُونَ خَمْسَةٌ آدَمُ وَ يَعْقُوبُ وَ يُوسُفُ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ فَأَمَّا آدَمُ فَبَكَى عَلَى اَلْجَنَّةِ حَتَّى صَارَ فِي خَدَّيْهِ أَمْثَالُ اَلْأَوْدِيَةِ» یعنی امام صادق(ع) فرمود پنج كس بسيار گريهكننده بودند، حضرت آدم و يعقوب و يوسف و فاطمه زهرا(س) دختر محمد(ص) و على بن الحسين(ع)، آدم براى بهشت به اندازهاى گريست كه رد اشك چون رودخانه بر گونهاش در افتاد. این روایت هم از نظر سندی ضعیف است.
روایت بعدی میفرماید: «لما هبط آدم الى الأرض، احتاج الى الطعام و الشراب. فشكى الى جبرئيل. فقال له جبرئيل: يا آدم! كن حراثا. قال: فعلمني دعاء قال: قل «اللهم اكفني مؤنة الدنيا و كل هول دون الجنة و ألبسني العافية، حتى تهنئني المعيشة» یعنی زمانی که آدم به زمین هبوط کرد، نیازمند طعام و شراب شد و به جبرئیل شکایت کرد، جبرئیل به او گفت کشاورزی کن.
این روایاتی بود که تابه حال خواندیم و نکاتی از آنها به دست آمد. نکته اول این بود که جنت آدم از سنخ زمین بوده است، گرچه اشجار و ثمرش از جنس اشجار و ثمر دنیوی نبوده است. نکته دوم این است که شجر منهیه ثمرش علم بوده است. نکته سوم اینکه شیطان به وسوسه آدم شروع کرد، حضرت آدم ابتدا فریب نخورد، بعد سراغ حوا رفت و حوا فریب خورد و آدم هم از این طریق فریب خورد. نکته بعدی اینکه خدای متعال که امر فرمود به آدم سجده کنید برای این بوده است که انوار ائمه و رسول در سلب آدم بوده است. نکته دیگر اینکه معصیت ابلیس تکبر بوده و ریشه این تکبر در حسد بوده است. نکته بعدی اینکه نهی خدای متعال نسبت به آدم و حوا این بود نکند با نگاه به انوار ائمه(ع) حسد بورزید. اصل مطلب که خیلی مهم است شبهه منافات لغزش انبیا با عصمت آنها است که موضوع بحث بعدی ما است.
انتهای پیام