میزان و محدوده جواز دیدن بدن زن به هنگام ازدواج چه مقدار است
کد خبر: 3937006
تاریخ انتشار : ۰۴ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۹
استاد حوزه علمیه پاسخ داد:

میزان و محدوده جواز دیدن بدن زن به هنگام ازدواج چه مقدار است

استاد سطح خارج حوزه علمیه قم ضمن اشاره به روایات معصومان(ع) درباره رؤیت بخش‌هایی از بدن زن در صورت قصد ازدواج،‌ گفت: با توجه به آن شارع به تحفظ زن و حجاب و پوشش او تأکید فراوان دارد و از این جهت هرگونه نگاه به ریبه به زنان را حرام می‌داند، و با عنایت به آن که آشکار شدن فراتر از حد گردن زن از این روایات قابل استفاده نیست، جواز رؤیت منحصر به چهره، مو، گردن و بالای سینه خواهد بود.

میزان و محدوده جواز دیدن بدن زن به هنگام ازدواج چه مقدار است؟/ اختلاف آراء فقهابه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین علی نصیری، استاد سطح خارج حوزه در مطلبی درباره نگاه کردن به دختر در زمان خواستگاری و حد مجاز و شرعی آن توضیحاتی ارائه کرد. متن توضیحات بنیانگذار مؤسسه معارف وحی و خرد به شرح زیر است:
 
مرحوم شیخ حر عاملی در کتاب شریف وسایل الشیعه جلد بیستم (ص 87 – 91) در باب «انه يجوز للرجل النظر إلى وجه امرأة يريد تزويجها ويديها وشعرها ومحاسنها قاعدة وقائمة وأن يتأملها بغير تلذذ، وكراهة مشيها بين يديه وكذا الأمة التي يريد شراءها» 13 روایت در این زمینه آورده که به استثنای روایت ششم که تا حدودی دور از موضوع است، همه آنها به یکصدا بر جواز نه تنها نگاه کردن و بلکه برانداز کردن زن هنگام ازدواج تاکید دارند. 
 
ابتدا روایات را مرور می‌کنیم:
 
وسائل الشيعة ( آل البيت ) - الحر العاملي - ج 20 - ص 87 - 91؛  36 - باب انه يجوز للرجل النظر إلى وجه امرأة يريد تزويجها ويديها وشعرها ومحاسنها قاعدة وقائمة وأن يتأملها بغير تلذذ، وكراهة مشيها بين يديه وكذا الأمة التي يريد شراءها
 
( 25100 ) 1 - محمد بن يعقوب عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن أبي أيوب الخراز ( 1)، عن محمد بن مسلم قال: سألت أبا جعفر ( عليه السلام ) عن الرجل يريد أن يتزوج المرأة أينظر إليها ؟ قال : نعم ، إنما يشتريها بأغلى الثمن.
 
( 25101 ) 2 - وعنه ، عن أبيه، عن محمد بن أبي عمير، عن هشام بن سالم وحماد بن عثمان وحفص بن البختري كلهم عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) قال: لا بأس بأن ينظر إلى وجهها و معاصمها إذا أراد أن يتزوجها. 
 
( 25102 ) 3 - وعن أبي علي الأشعري ، عن محمد بن عبد الجبار ، عن صفوان ، عن ابن مسكان ، عن الحسن بن السري قال : قلت لأبي عبد الله ( عليه السلام ): الرجل يريد أن يتزوج المرأة ، يتأملها وينظر إلى خلفها وإلى وجهها ؟ قال: نعم لا بأس أن ينظر الرجل إلى المرأة إذا أراد أن يتزوجها ، ينظر إلى خلقها وإلى وجهها. 
 
( 25103 ) 4 - وعن الحسين بن محمد ، عن معلى بن محمد ، عن بعض أصحابنا ، عن أبان بن عثمان ، عن الحسن بن السرى ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) أنه سأله عن الرجل ، ينظر إلى المرأة قبل أن يتزوجها ؟ قال : نعم فلم ، يعطى ماله ؟!
 
( 25104 ) 5 - وعن عدة من أصحابنا ، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن أبيه، عن عبد الله بن الفضل، عن أبيه، عن رجل، عن أبي عبد الله ( عليه السلام)، قال: قلت: أينظر الرحل إلى المرأة يريد تزويجها فينظر إلى شعرها ومحاسنها ؟ قال: لا بأس بذلك إذا لم يكن متلذذا. 
 
( 25105 ) 6 - وعنهم، عن أحمد بن محمد بن عيسى ، عن علي بن الحكم ، عن زرعة بن محمد قال : كان رجل بالمدينة له جارية نفيسة فوقعت في قلب رجل وأعجب بها ، فشكى ذلك إلى أبي عبد الله ( عليه السلام ) ، فقال له: تعرض لرؤيتها وكلما رأيتها فقل: أسأل الله من فضله الحديث، وفيه أنه فعل ذلك فعرض لسيد الجارية بسفر وأراد ان يودعها عند ذلك الرجل فأبى فباعه إياها .
 

روایتی در باب جواز رؤیت

 
( 25106 ) 7 - محمد بن الحسن بإسناده عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن الهيثم بن أبي مسروق النهدي، عن الحكم بن مسكين، عن عبد الله بن سنان قال: قلت لأبي عبد الله (عليه السلام): الرجل يريد أن يتزوج المرأة أينظر إلى شعرها؟ فقال: نعم إنما يريد أن يشتريها بأغلى الثمن. ورواه الصدوق بإسناده عن عبد الله بن سنان مثله ( 1 ). 
 
( 25107 ) 8 - وعنه ، عن محمد بن يحيى، عن غياث بن إبراهيم، عن جعفر ، عن أبيه، عن علي ( عليهم السلام ) في رجل ينظر إلى محاسن امرأة يريد أن يتزوجها، قال: لا بأس إنما هو مستام فإن يقض أمر يكون.
 
( 25108 ) 9 - وبإسناده عن الحسن بن محبوب، عن داود بن أبي يزيد العطار ، عن بعض أصحابنا قال: قال أبو عبد الله ( عليه السلام ): إياكم والنظر فإنه سهم من سهام إبليس وقال : لا بأس بالنظر إلى ما وصفت الثياب. أقول: هذا مخصوص بمن يريد تزويجها وقد أورده الشيخ في هذا الباب.
 
( 25109 ) 10 - وباسناده عن علي بن الحسن، عن محمد بن الوليد ومحسن بن أحمد جميعا ، عن يونس بن يعقوب قال: سألت أبا عبد الله ( عليه السلام ) عن الرجل يريد أن يتزوج المرأة وأحب ان ينظر إليها ؟ قال : تحتجز ثم لتقعد وليدخل فلينظر قال: قلت  تقوم حتى ينظر إليها ؟ قال: نعم ، قلت : فتمشي بين يديه ؟ قال: ما أحب أن تفعل. 
 
( 25110 ) 11 - محمد بن علي بن الحسين في ( العلل ) عن أبيه، عن سعد، عن أحمد بن محمد ، عن البزنطي، عن يونس بن يعقوب قال: قلت لأبي عبد الله ( عليه السلام): الرجل يريد أن يتزوج المرأة، يجوز له أن ينظر إليها؟ قال: نعم وترقق له الثياب لأنه يريد أن يشتريها بأغلى الثمن . 
 
( 25111 ) 12 - عبد الله بن جعفر في ( قرب الإسناد ): عن هارون بن مسلم، عن مسعدة ابن اليسع الباهلي، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) ( قال ) ( 1 ): لا بأس أن ينظر الرجل إلى محاسن المرأة قبل أن يتزوجها فإنما هو مستام، فإن يقض أمر يكن .
 
( 25112 ) 13 - محمد بن الحسين الرضي في ( المجازات النبوية ) عنه ( عليه السلام ) أنه قال للمغيرة بن شعبة وقد خطب امرأة: لو نظرت إليها فإنه أحرى أن يودم ( 1 ) بينكما. أقول: وتقدم أيضا ما يدل على جواز النظر إلى أمة يريد شراءها في بيع الحيوان(2).
 

نکات برگرفته از روایات باب

 

نکته اول: همه روایات بدون مخالفت حتی یک روایت بر اصل جواز نگاه و برانداز کردن زن هنگامی که شخص قصد ازدواج با او دارد را مورد تایید قرار می‌دهند.
 
نکته دوم: بر اساس آن چه که در این روایات آمده است، اجازه برانداز کردن زن هنگام ازدواج به رغم آن که شرع هر گونه نگاه کردن مردان به زنان را حتی به وجه و کفین محدود کرده و آن را مشروط به عدم تلذذ دانسته، دو حکمت اساسی دارد: یک؛ مرد قرار است هزینه گزافی در برابر ازدواج بپردازد که مراد پذیرفتن تبعات مالی ازدواج همچون مهر و طلاق است؛ زیرا اگر پس از ازدواج به هر دلیل از زوجه خوشش نیاید و بخواهد از او جدا شود، اگر پیش از همبستری باشد، باید نصف مهر و اگر پس از همبستری باشد، باید تمام مهر را بپردازد.
روایات ذیل ناظر به این نکته‌اند: 
 
روایت اول «إنما يشتريها بأغلى الثمن» روایت چهارم «نعم فلم، يعطى ماله» روایت هفتم «نعم إنما يريد أن يشتريها بأغلى الثمن» روایت هشتم «إنما هو مستام فإن يقض أمر يكون» روایت یازدهم « لأنه يريد أن يشتريها بأغلى الثمن» روایت دوازدهم «فإنما هو مستام ، فإن يقض أمر يكن»  
 
دو؛ قرآن از ازدواج با عنوان میثاق غلیظ یاد کرده است: «وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا» (نساء، 21) بدون تردید می‌توان از ازدواج به عنوان مهمترین، محکم‌ترین و طولانی‌ترین پیوند انسانی نام برد که از لحظه خواندن صیغه ازدواج شکل گرفته و تا پایان حیات استمرار می‌یابد. با چنین اهمیتی حکم جواز به برانداز کردن اندام زن به هنگام ازدواج بسیار حکیمانه خواهد بود؛ زیرا هر گونه احتمال آسیب دیدن این پیوند در مراحل پسین به بهانه وجود نشانه‌هایی از عیب جسمانی یا نازیبایی‌های زن حداقل به میزان قابل رؤیت برطرف می‌شود. این امر در روایت سیزدهم بازتاب یافته است: «لو نظرت إليها فإنه أحرى أن يودم بينكما» به تعبیر صاحب جواهر مرد «مریدٌ للألفة الدائمة و المودة المستمرة» است. 
 

استثناء روایات

 
نکته سوم: موارد استثنا به صورت‌های ذیل در این روایات آمده است: در شماری از روایات جواز رؤیت به صورت اطلاق و بدون ذکر موارد آمده است؛ نظیر روایت اول و چهارم. در شماری دیگر موارد و مصادیق جواز رؤیت به وضوح آمده است؛ نظیر روایت دوم، سوم، پنجم و هفتم که در آنها دیدن چهره و موهای زن استثنا شده است. در شماری از روایات بدون ذکر آشکار مصادیق، رؤیت «محاسن» «معاصم» و «خلقت» اجازه داده شده است. روایات دوم، سوم و پنجم چنین‌اند. در این که دقیقا مراد از این عناوین چیست، میان فقیهان اختلاف است. عموماً محاسن و معاصم را به گردن و ساق پا معنا کرده‌اند. در این که محاسن شامل گردن و بالای سینه شود شواهدی وجود دارد، اما در شمول آن نسبت به ساق پا تردید جدی وجود دارد. 
 
در برخی از روایات «ما وصفت الثياب» (روایت نهم) و «وترقق له الثياب» (روایت یازدهم) استفاده شده است. از این دو تعبیر می‌توان استفاده کرد که زن به هنگام ازدواج می‌تواند لباس نازکی که بدن و حجم آن را آشکار می‌سازد، بپوشد تا مرد از چند و چون و حجم بدن او آگاه شود. پیداست با چنین لباسی لزوماً خود بدن رؤیت نمی‌شود، بلکه جوانبی از آن از ورای لباس آشکار می‌شود. چنان که در روایت دهم آمده است شارع هم چنان رعایت پوشش زن در این حالت و تنها ایستادن او و نه راه رفتن زن را مورد توجه قرار داده است. 
 
با توجه به آن شارع نسبت به تستر و تحفظ زن و حجاب و پوشش او تاکید فراوان دارد و از این جهت هر گونه نگاه به ریبه به زنان را حرام می‌داند، و با عنایت به آن که آشکار شدن فراتر از حد گردن زن از این روایات قابل استفاده نیست، جواز رؤیت منحصر به  چهره، مو، گردن و بالای سینه خواهد بود و جواز رؤیت بیشتر از آن به اقتضای اصل حرمت نظر، قابل استفاده نیست. نیز جواز نگریستن زن از ورای لباسی نازک و لباس که حجم بدن را آشکار سازد، قابل استفاده است.
 
نکته چهارم: در عموم روایات قید «يريد أن يتزوج المرأة» آمده چنان که در روایت پنجم تعبیر «لا بأس بذلك إذا لم يكن متلذذا» آمده است. از این جهت باید تاکید کرد که جواز رؤیت مردن به زن در موارد پیش گفته، منوط به دو شرط است: یک؛ مرد واقعاً قصد ازدواج با چنین زنی را داشته باشد؛ یعنی باید این شرط احراز گردد و چنان نباشد که زن بسان کالا در معرض وارسی افراد هوس باز قرار گیرد. دو؛ همان گونه که فقهاء بالاتفاق اذعان کرده‌اند، چنین رؤیتی نباید به هدف التذاذ انجام گیرد؛ هر چند پذیرفته‌اند که تحقق قهری التذاذ محتمل است. اما مهم هدف و نیت مرد به هنگام رؤیت است. 
 
نکته پنجم: با توجه به دو حکمت پیش گفته، پیداست که رؤیت موارد استثنا از بدن زن به هنگام ازدواج از باب طریقیت است و نه موضوعیت. یعنی هدف آن است که در این معامله بزرگ زندگی غرر و زیانی ناخواسته متوجه مرد نشود. حال اگر برانداز کردن بدن زن با واگذاری این کار به مادر یا خواهر مرد یا زنی مورد اعتماد دیگر انجام گیرد که به طور طبیعی بسیاری از پوشیدگی‌های دیگر زن قابل رؤیت خواهد بود، بدون تردید مرضیّ شریعت خواهد بود؛ چنان که در قدیم رسم بر این بود که عروس مورد نظر را به حمام می‌بردند تا مادر داماد بدن او را رؤیت کند. 
 

اختلاف آراء فقها در میزان حق رؤیت

 
نکته ششم: ممکن است کسی بپرسد که چرا شارع حق رؤیت بدن را تنها به مرد سپرده و به زن چنین اجازه‌ای نداده است، با آن که تحکیم پیوند زناشویی به زن و مرد به یکسان بستگی دارد، در پاسخ می‌توان گفت که چنین اجازه‌ای به خاطر پیش فرض تستر و تحجب زن است در حالی که مرد و چند و چون اندام و حجم بدن او به طور طبیعی در معرض دید قرار دارد. باری، اگر زنی خواستار آن باشد که به بخش‌های غیر آشکار بدن مرد به استثنای عورتین نظر بیاندازد، مناطاً دلیلی بر منع آن وجود ندارد.
 
ما در پاسخ به سؤال، طبق روش مورد نظر «اجتهاد روایت محور و فقاهت مدار» مستقیم به بررسی روایات پرداخته و به حکم مدالیل آن نظر فاتر خود را اعلام کردیم. ولی می‌دانیم و می‌دانید که فقهاء قدیما و جدیدا اختلاف دامنه‌داری در این زمینه دارند؛ از صاحب جواهر که اجازه رؤیت همه بدن زن به استثنای عورتین را صادر کرده است تا آیت الله سیستانی که حتی نظر به عورتین را در صورت توقف ازدواج به رؤیت، اجازه داده است؛ تا آیت الله صافی که تنها چهره و دست را اجازه داده است! 
انتهای پیام
captcha